ناپلئون میگفت دخترها مجذوب پسرهایی میشوند که مهارتهای عالی دارند، میتوان سخن او را بسط داد و گفت «هرکسی ترجیح میدهد شریک زندگیاش مهارتهای عالی داشته باشد»، البته به دست آوردن این مهارتهای جذاب و کارآمد کار آسانی نیست.
درواقع نه تنها آموختن مهارتهای ارتباطیِ مناسب بهخودیخود چالش برانگیز است، بلکه ساختنِ رابطهای که در آن، هم شما و هم شریک زندگیتان ابزارهای ارتباطی مؤثر را بکار بگیرید، ماجرا را سختتر هم میکند. برای شروع، در «همـراه» پنج راه توسعه مهارتهای ارتباطی را معرفی میکنیم:
1. تنوع شیوههای ارتباطی را درک کنید
بسیاری اوقات این طور به نظر میرسد که رابطه میان شما و همسرتان به سردی گراییده است، اما ماجرا صرفاً ازاینقرار است که شما و او، دو شیوه متفاوت برای برقراری ارتباط اتخاذ کرده اید. ازآنجاکه تقریباً همه افراد شیوههای ارتباطی خاصِ خود را دارند، درک این شیوهها و سبکها، از آموزشهای مهم پیش از ازدواج است که درنهایت منجر به استحکام رابطه و خانواده خواهد شد.
مثلاً ممکن است مردی در ابراز محبت به همسرش، اغلب از نشانههای غیرکلامی مانند لمس کردن و زبانِ بدن استفاده کند، اما اگر شیوه ارتباطی همسرش کلامی و مستقیم باشد، چه بسا نه تنها ارتباطِ غیرکلامی شوهر خود را نفهمد،بلکه آن را اذیت کننده بیابد.
در مقابل، هیچ بعید نیست آن فرد نیز از نحوهی ارتباط مستقیم و کلامی همسرش ناراضی باشد و آن را توهینآمیز تلقی کند. ازاینجهت واضح است که همه ما نیاز داریم آگاهی خود را از «شیوههای ارتباطی یکدیگر» افزایش دهیم.
2. شنونده خوبی باشید
وقتی از «شنونده بودن» حرف میزنیم، اغلبِ زوجین تصور میکنند شنوندگان خوبی هستند. با اینحال، در میان گفتگو بهجای گوش دادن به حرفهای همسرشان، ذهنشاندرگیر آن است که: «چگونه از خود دفاع کنند»، «چه پاسخی مناسبتر است»، «فردا چقدر کار سرشان ریخته است» و یا حتی اینکه «شامِ امشب چیست».
اگر شما نیز اینگونه اید، نگران نباشید، میتوانید مهارتهای شنیداری خود را بهبود بخشید. شاید بد نباشد یادی کنیم از آنچه از دیرباز به مارسیده است. آن حکمت قدیمی که میگفت بیش از سخن گفتن گوش فرا ده. بهعبارتدیگر ابتدا به دنبال درک کردن باشید، و بعد از پس آن انتظار درک شدن.
هنگامی که کنجکاوانه به سخنان همسر خود گوش میدهید، به او احساس مهم بودن، فهمیده شدن و مراقبت القا میکنید. به علاوه، توجه به تکتک کلمات گفتهشده، در کنار تمرکز بر لحن و زبان بدن، به شما کمک میکند احساسات همسرتان را بیشتر درک کنید. (گفته شده در میان سرخپوستان چنین رسم است که پیش از پاسخ دادن به گوینده 30 ثانیه صبر میکنند.)
3. جملاتی که با «من» شروع میشود، بکار ببرید
خاصیت جملاتی که با ضمیر «من» شروع میشوند این است که به شریک زندگیمان القا میکند که موردحمله قرار نگرفته است و بهاینترتیب تمایل بیشتری برای گوش دادن و تغییر نشان میدهد. بهعنوانمثال، شخصی که از بیتوجهی ادامهدار همسرش در مورد «خالی نکردن سطل زباله» به ستوه آمده است، تصمیم میگیرد حرف دلش را بزند.
سریعترین و رایجترین کار این است که بگوید: «تو هیچوقت سطل زباله را خالی نمیکنی». این جمله باعث میشود طرف مقابلمان احساس کند انسان قدرناشناسی هستید و یا قصد شماتت او را دارید.
حالا، آن جمله را با جملهای من-محور مقایسه کنید: «احساس میکنم من تنها کسی هستم که آشپزخانه را تمیز نگه میدارد، به نظرم بد نیست برای تمیز نگهداشتن خانه باهم همفکری کنیم». بدین نحو او نهتنها دیگر احساسِ موردحمله قرار گرفتن نمیکند، بلکه حالا هر دو طرف برای حلِ مشکل همکاری خواهند کرد.
4. سؤالات عمیق بپرسید
پرسیدن سؤالات عمیق به طرف مقابلتان این احساس را منتقل میکند که به او اهمیت میدهید. اینگونه سؤالات، فرصتی برای ایجاد ارتباط سازنده در خانواده فراهم میآورد، که در آن طرفین فضا میابند تا افکار و عواطفشان را ابراز کنند.
یکی از راههای پرسیدن سؤالات عمیقتر، پرسیدن سؤالات باز است؛ اما اجازه دهید ابتدا ببینیم سؤال بسته چگونه سؤالی است؟ سؤال بسته، سؤالی است که فقط به «بله یا خیر» نیاز دارد و خیلی سریع به مکالمه پایان میدهند، مثلاً:
+ روز خوبی داشتی؟
- آره
و همین، گفتگو تمام شد. اما یک سوال بازِ عمیق به گوینده و شنونده این فرصت را میدهد که در تبادل کلامی جدیتری قرار گیرند. البته سوالات بسته هم بهاحتمالزیاد با نیتِ خوبی پرسیده میشوند، اما چون ممکن است با یک کلمه سروته آن همبیاید، اجازه نمیدهند چیز چندانی از آنچه در طول روز برای همسر شما رخداده است، بدانید
حالا در این مورد خاص سوال بهتر چه میتواند باشد؟ مثلاً «بهترین قسمت امروز برای تو چه بود؟» بعدازاینکه پاسخی گرفتید، آن را با چنین جملاتی دنبال کنید: «چقدر جالب، خب؟» یا «چی شد که این قسمت، بهترین قسمت روزت شد؟». این نوع سؤالات باعث تعمیق ارتباطتان میشود، چون به همسرتان نشان میدهند شما به نه تنها به آنچه میانتان میگذرد بلکه حتی نسبت به امور روزمره یکدیگر نیز اهمیت می دهید.
5. قدردانی خود را ابراز کنید
قدردان بودن با بیان کردن قدرانی تفاوت دارد. وقتی از همسر خود به نحو منظم و دائمی قدردانی میکنید رابطهی صمیمانهتر و اعتمادبرانگیزتری خواهید داشت. از آنجایی که خیلی از زوجین احساس کمارزش بودن در زندگیشان دارند، یافتن راههایی برای ابراز قدردانی در خانواده بسیار مهم است.
برای مثال، با خود قرار بگذارید که برای ابراز عشق و احترام روزی یکبار از همسرتان تعریف و تمجید کنید. زن و شوهری را میشناسم که هر شب قبل از رفتن به تختخواب، با یکدیگر درباره این که چه چیزهای مثبتی را در مورد هم پیداکردهاند سخن میگویند. داشتن چنین عادتی فرصت قدردانی از یکدیگر، بالابردن انتقادپذیری و همچنین توسعه عمق رابطه را فراهم میآورد.
پیامک دادن، نوشتن یادداشتهای کوچک کاغذی و تماسهای تلفنی بیدلیل، نشانههای خوبی هستند از اهمیتی که به همسرتان میدهید و باعث میشوند او حتی زمانی که باهم نیستید، احساس کند بهیادآورده میشود و مهم است. البته هنگامِ ابراز قدردانی، مطمئن شوید که آنچه که میگویید صادقانه باشد.
جمعبندی
همانطور که شاید مدتها زمان میبرد تا در شغلتان یا رانندگی کردن مهارت لازم را کسب کنید، مهارت ارتباط با شریک زندگیتان نیز نیاز به تلاش و پیگیری مستمر دارد. در این نوشته پنج راه شدنی، آسان و بی هزینه و درعینحال لذتبخش را به شما توصیه کردیم که با ممارست در آنها بتوانید پیوند عمیقتری میان خود و شریک زندگیتان ایجاد کنید تا زندگیتان شیرینتر شود.