هیچکس نمیخواهد شاهد شکاف ارتباطی جدی در ازدواج خود باشد، اما گاهی اوقات چنین چیزهایی امکان رخ دادن دارند. ازدواج و ارتباط دو حوزه جدا از هم نیستند و ارتباط وثیقی دارند.
در واقع وقتی در یک ازدواج ارتباط به شکست بیانجامد، حاصلی جز اختلافات و افزایش رنجش و ناراحتیها میان زوجین ندارد. در برخی موارد، حتی پیش از اینکه زن و شوهر به خود بیایند، کمبود ارتباطات پیشاپیش راه را برای طلاق و از هم پاشیدن بنیان خانواده باز کرده است.
شکست ارتباطی در ازدواج
برای حل و فصل شکست ارتباطی در ازدواج، آنچه ضروری است درکِ شکست ارتباطی و دانستن این است که با این مشکل چه باید کرد؟ آیا احساس میکنید که چون دو غریبه هستید که صرفاً از کنار هم عبور میکنند (همسرید یا همخانه؟) آیا احساس میکنید دوست دارید با هر کسی هم صحبت شوید اِلا همسرتان؟ آیا گفتگوهای شماو همسرتان تنشزا یا از سر اجبار و تکلیف است؟ همه اینها انواع مختلفی از شکست ارتباطی در روابط زناشویی هستند.
فقدانِ گفتگو میان زوجین نشانه ضعفِ زن و شوهر در به برقراری ارتباط سالم در مورد اختلافات یا سوءتفاهمهای خود است. اینجا مرحلهای است که زوجین به بنبست ارتباطی میرسند و تمایلی ندارند به دیدگاه یکدیگر اهمیت دهند.
عوامل پایان ارتباط در ازدواج
باوجود اینکه ممکن است عوامل متعددی برای پایان ارتباط زن و شوهر وجود داشته باشد، باید تلاش کنید که عاملِ ویژۀ خودتان را پیدا کنید. خیلی چیزها میتواند عامل این مشکل باشند و شما باید حداکثر اهتمام خود را برای رفع این مشکل، قبل از اینکه اوضاع زندگی مشترک بدتر شود انجام دهید.
ناامید نباشید، اینکه گفتگوهای شما گهگاهی دچار فرازوفرود شود خیلی نامعمول نیست. ممکن است چیزهایی کاملاً بیرونی و بیربط به ازدواج شما، اثر مخربی بر ارتباط شما بگذارد. چیزی که در اینجا اهمیت دارد کشف دلیل واقعی مشکل و سپس تلاش برای حل آن است. میتوانید دوباره به مسیر درست بازگردید، به شرطی که همراه هم و با همکاری هم بر این فقدان ارتباط غلبه کنید و روشن کنید کجای کار اشتباه کردید.
موارد که در ادامه میآید از دلایل عمدۀ شکست ارتباطی و غربیه شدنِ زن و شوهر در ازدواج است:
1. به همدیگر اولویت نمیدهید
در شرایطی که بسیار درگیر فرزندان، دوستان و خانواده خود هستید ممکن است شما و همسرتان به نقطهای برسید که دیگر اولویت هم نباشید و تجربۀ شکست کامل ِارتباطی در ازدواج را درک کنید.
وقتی ازدواج کردید همه چیز به خودتان دو نفر ختم میشد و باوجوداینکه اکنون افراد دیگر و مسئولیتهای جدیدی در زندگی خود دارید، هنوز هم لازم است برقراری ارتباط با همسرتان در اولویت نخست شما باشد.
باید به نیازهای یکدیگر اهمیت دهید، به این دلیل گفتگوهای شما و همسرتان کاهش مییابد که این موضوع بیاهمیت دانسته میشود. افتادن در این دام آسان است، ولی هوشیار باشید و تلاش کنید واقعاً یکدیگر را در اولویت قرار دهید. وقتی آگاهانه چنین تلاشی میکنید، یاد میگیرید دوباره گفتگو کنید و شکافِ ارتباطاتی خود را برطرف کنید.
2. ضربۀ روحی بزرگی در زندگی خود تجربه کردهاید
ممکن است عزیزی را ازدستداده باشید، گرفتار نوعی جراحت بدنی یا شکست شده باشید، مشکلات مالی جدی داشته باشید، شغلتان را ازدستداده باشید، یا حتی مشکلی در ازدواجِ خود، مانند خیانت را تجربه کرده باشید.
مشکلی نیست غصه بخورید، باید به احساساتتان زمان دهید؛ اما تلاش کنید این کارها را همراه با هم دنبال کنید، نه بهتنهایی؛ چون کمبود ارتباطات در زندگی زناشویی به رابطه شما آسیبِ دائمی میزند.
وقتی دو نفر ازدواج کردهاند، به هم نیاز دارند، پس خصوصاً در زمانهای نیاز، با یکدیگر گفتگو کنید. در زمانی که در سیطره غم یا ضربۀ روحی هستید پیشآمدن شکاف ارتباطی در ازدواج کاملاً سهلالوصول است، اما درعینحال همین اوضاعواحوال، فرصتی عالی برای پیداکردن راهی برای رویآوردن مجدد به یکدیگر است.
3. استرس روزانه بر همه چیز غلبه میکند
شاید خودتان متوجه نشوید؛ اما فشار روانی سایر بخشهای زندگی اغلب به ازدواج سرریز میشود. ممکن است از میزان زیادی استرس به واسطۀ شغل، نگهداریِ فرزندان، والدین مسن یا هر موقعیت دیگری از زندگی رنج ببرید. این استرس بهآسانی درونی شده یا بر سر همسر خالی میشود و خلاصه اغلب منجر به دور شدن زن و شوهر میشود. همه ما نوعی از استرس را تجربه میکنیم، اما همکاری و همراهی با شریک زندگی بهجای تبدیل او به کیسهبوکس، در بسیاری از جهات کمککننده است.
4. دیگر صمیمی و همراه نیستید
یکی از رایجترین موارد فقدان ارتباط در ازدواج وقتی است که صمیمیت جسمانی یا عاطفی کمرنگ میشود. برای برگرداندن ورق در این مسئله، باید همراه با شریک زندگیتان آن اشتیاق و ارتباطِ ازدسترفته را در رأس برنامههای خود قرار داده و فقدان آنها تشخیص دهید. باید با یکدیگر کار کنید تا این یقین ایجاد شود که در یک جبهه هستید و باهم مأنوسید.
البته به طور مکرر دراینخصوص مرتکب اهمال میشوید زیرا درگیر جنبههای دیگر زندگی هستند. به چشمان یکدیگر خیره شوید، ببینید چه هنگام جای چنین چیزی در زندگی شما خالی است، سپس با همراهی هم تلاش کنید شرایط را به روال سابق برگردانید. چنین کاری میتواند بهخوبی زندگی شما را نجات دهد (10 توصیه ضروری برای نجاتِ ازدواجی شکست خورده) و مطمئناً یاریگر شما در بهرهبردن از ارتباطات خوب و زندگی مشترکِ شادتر خواهد بود.
اگر تمام راهها به بنبست خورد، نوبتِ مشاوره ازدواج است
شما و همسرتان میتوانید با جلسات زوجدرمانی مهارتهای ارتباطی بینفردی خود را توسعه دهید. ازاینجهت، یکی از نقاطِ اصلی تمرکز در زوجدرمانی بهبود ارتباطات زن و شوهر است.
خواه مشکلات ساده ارتباطی داشته باشید یا از یک شکاف بزرگ در ارتباطاتِ خود رنج ببرید، درمانگری ماهر میتواند به شما و همسرتان کمک کند تا با مسائل ارتباطی ازدواج کنار آمده و به یکدیگر نزدیکتر شوید.
جمعبندی
آیا همخانهاید یا همسر؟ یکی از راههای تشخیص این موضوع توجه به کیفیتِ گفتگو و ارتباطات زن و شوهر است اگر از گفتگو گریزانید یا این گفتگوها همواره تنشزا هستند، شاهدِ نشانهای در خللِ ارتباطی در ازدواج هستیم. عوامل زیادی برای شکست ارتباطی وجود دارد؛ ولی مهمترین نکته قبل از اینکه عوامل اصلی را برشماریم این است که باید عاملِ خاصِ زندگی خودتان را پیدا کنید. کارشناسان چهار عامل را دارای نقش بیشتری در این مشکل میدانند. اول اینکه سیاست شما در زندگی مشترک در اولویت قرارندادن همسرتان است.
دوم ممکن است ضربه روحی بزرگی در زندگی خورده باشید که به سبب آن بهجای حل دونفری مشکل انزوا پیشه کرده باشید. سوم، استرس زندگی روزانه و سیطره آن بر زندگی رابطه عاطفی را به حاشیه برده باشد و در نهایت فقدان صمیمت زناشویی چه در ساحت جسمانی چه در ساحت عاطفی شما را دور ساخته باشد.
منبع
این مقاله برگرفته از مقاله آنجلا ولش از وبگاه «marriage» در سال 2022 میباشد.