آیا پس از گذر سالها هنوز میتوان واقعاً امیدی به عشق، صمیمیت و رشد ازدواج خود داشت و صرفاً به داشتن نوعی رضایت و تحملِ یکدیگر، قناعت نکرد؟
آیا ممکن است یک زوج پس از گذر از روزهای نخستِ زندگی مشترک که به نحو اجتنابناپذیری شور و حرارت و گرما دارد، همچنان آن شور و حرارت را حفظ کنند؟ ما قاطعانه میگوییم: همراهِ هم، بله!
هر زوجی در ازدواج خود فراز و نشیبهای مختلفی تجربه میکنند. وجود این پستیوبلندیها قسمِ اجتنابناپذیر هر خانواده و زندگی مشترکی است.
آنچه برای یک زن و شوهر مهم است، این است که هر یک از این مراحل را تا پایان زندگی همراهِ هم مدیریت کنند، و این به لطف پیوند ازدواجی که واقعاً برایش ارزش قائل هستند میسر میشود.
اگر خواستار چنین چیزی هستید، هر دو طرف باید توجه، تعهد و همکاری لازم را داشته باشند، آنگاه مطمئناً میتوانید به این هدف برسید.
مراحل مختلف ازدواج
وقتی به چند سال اول ازدواجمان فکر میکنم، زندگی مشترکمان ساده بود. من کار میکردم. نانسی (همسرم) به مدرسه میرفت و در کنارش کار هم میکرد. بله، مطمئناً مشکلات خودمان را داشتیم، اما درعینحال همدیگر را در سطح عمیقتری هم میشناختیم.
ما دلمشغولی جز ازدواجمان نداشتیم و حواسمان تقریباً جای دیگری نبود. برای ما این مرحله نخست ازدواج بود، یعنی آن سالهای اولیه وقتی بچهای در کار نیست.
مرحله دوم وقتی شروع شد که بچهها آمدند، آنها نعماتی باورنکردنی و شگفتانگیز بودند. ازدواج ما در آن دوره هم رشد خودش را داشت، اما طبیعتاً اتفاقات نسبت به قبل متفاوت بود.
حالا ما چهار نفر شده بودیم و بچهها وقت و انرژی زیادی میگرفتند و بهاینترتیب باید در مورد زمانی که بهعنوان زن و شوهر باهم میبودیم التفات و توجه جدیتری میداشتیم.
فکر میکنم بزرگ کردن بچهها نمونه بارز این سخن است که میگوید «روزها طولانی هستند، اما سالها خیلی سریع میگذرند». آن روزها فکر میکردم دوران پوشک کردن بچهها هرگز تمام نمیشود!
مرحله سوم؛ خب، بالاخره سالهای خالی شدنِ آشیانه فرارسید، زیرا بچهها خانه را ترک کردند و سفر زندگی خود را به دوران بزرگسالی پی گرفتند.
نکته مهم این است که اگر زوجها بتوانند سالهایی که بچهها در خانه هستند را بهخوبی پشت سر بگذارند و در ازدواجشان صمیمت و توجه کافی وجود داشته باشد، این انتقال از مرحله دوم به سوم؛ یعنی خالی شدنِ خانه از بچهها میتواند بهراحتی انجام شود.
بااینحال، اگر زوجی در حین بزرگ کردن بچهها همدیگر را فراموش کنند و از رابطه مشترک خود غافل باشند، این انتقال به مرحله آشیانه خالی میتواند بسیار دشوار باشد.
وقتی به مراحل مختلفی که در زندگیمان پشت سر گذاشتهایم فکر میکنم، میبینم سه چیز وجود داشته است که ازدواج ما را در این فرازوفرودها حفظ کرده است:
- خداوند. بله خداوند. در کنارهم دعا کردن، دعا کردن برای ازدواجمان و درخواست از خداوند برای حفظ ما در کنار یکدیگر، این بود که ما را در کنار هم نگه داشت. وقتی زمان متوالی همنشین کتاب مقدستان باشید، هم شناخت و هم نزدیکی شما به خداوند افزایش پیدا میکند.
اگر برای ازدواج خود دعا نمیکنید و از خدا راهنمایی نمیخواهید، از همین امروز شروع کنید! او تنها کسی است که حافظ همهچیز است.
- ما خود را همواره زوجی متأهل میدیدیم و از زبانِ «ما» استفاده میکردیم. در طول سالهای بزرگ کردنِ بچهها، انفرادی زندگی کردن آسان است، ولی ما حتی زمانی که وقت زیادی برای یکدیگر نداشتیم، تلاشمان برای استفاده از زبانِ «ما» متوقف نمیشد.
زبانِ «ما» در ذهنمان، در گفتگوهایمان با دوستان و خانواده، و خصوصاً در برنامهریزیهایمان حضورِ پررنگی داشت. مطمئن میشدیم که میدانیم یک زوج هستیم، یک تیم هستیم و برای پیدا کردنِ زمانی در کنار یکدیگر میجنگیدیم.
- نگاهِ روبهجلو داشته باشید. همراهِ هم رؤیاپردازی کنید، برای آینده برنامه بریزید، در یککلام چیزهایی داشته باشید که شما و همسرتان منتظر آنید. انتظارِ مشترک برای تحقق چیزهای خوب در آینده، شور، هیجان و انرژی را به ازدواج شما وارد میکند.
یک «لیست آرزوها» برای سال پیش رو تهیه کنید، سرگرمیهای جدید را باهم امتحان کنید، برای تعطیلات آخرِ هفته برنامهریزی کنید یا به این فکر کنید که کجا میتوانید داوطلبانه در کنارهم به دیگران کمک کنید. اینطور در کنار هم، هم از مرحله برنامهریزی لذت میبرید و هم از اجرای طرح، یک بازی برد/برد!
جمعبندی
شاید عموم زوجین پذیرفته باشند که شور و هیجان و طراوت زندگی مربوط به سالهای نخست زندگی است و عادی شدن و تحمل کردن، وضعیت اجتنابناپذیر آن در سالهای بعدی آن است.
دکتر کیمبرلینگ قاطعانه مخالف این باور نسبتاً رایج درباره ی زندگی مشترک است. ایشان با توصیف سه مرحله اصلی زندگی، یعنی سالهای نخست، سالهای بزرگ کردن فرزندان و درنهایت سالهای تنهاییِ مجدد پدر و مادر؛ سه کلید برای حفظ شور و حرارت زندگی پیشنهاد میدهند.
اول حفظ و تقویت معنویت با یاد متوالی خداوند، دوم تأکید همهجانبه زوجین برای روحیه «ما-بودن»، حتی در دورانی که وقت کمی میتوانند برای هم بگذارند و سوم تزریق هیجان به زندگی مشترک با برنامهریزی و طراحی آیندهای هیجانانگیز همراه و در کنار هم.
منبع
این مقاله اثر دکتر کیم کیمبرلینگ بنیانگذار موسسهی «Awesome Marriage» است.