توقعاتی که زوجین از همدیگر در روابط زناشویی دارند گاهی با سطح توانمندی واقعی آنها تفاوت بسیاری دارد. شاید یکی از مهمترین دلیل این توقعات نابجا ناشناخته بودن سطح روانشناختی زن و مرد است. شناخت تفاوت های روانی و سطح عملکرد و کارکرد هر یک از زوجین تا حد زیادی می تواند تعدیل کننده خواسته ها و توقعات طرف مقابل هم باشد.
مردان و زنان در بسیاری سطوح متفاوت هستند. مردان عمدتا به دنبال پاسخ به مسایل و مشکلات هستند و زنان بیشتر در نقش درد و دل کردن و شنیدن مسایل و مشکلات بر می آیند. اگر شما مشکلی را به همسرتان بازگو کنید، او برای حل مشکل تلاش خواهد کرد این از ویژگی های مردان است که بیشتر به دنبال حل مشکل هستند تا اینکه فقط شنونده باشند. هنگامی که شما توصیه و نظرات همسرتان را رد می کنید به این معناست که شما به او ارزش نمی دهید. هنگامی که شما با مشکل یا نگرانی به سمت شوهر خود می آیید، او یک برنامه عملی برای حل و فصل مشکل پیشنهاد خواهد داد. شاید همان کاری نباشد که می توانید انجام دهید، اما او به هر حال راه حلی ارائه می دهد. حداقل کاری که شما می توانید انجام دهید این است که به پیشنهادش گوش دهید، و از همسرتان برای نظراتش تشکر کنید.
انتظار دارید که همسرتان رویاها و آروزهای شما را برآورده کند پس باید به اندازه توانمند و طرفیتش از اون بخواهید، چناچه بیشتر از این ظرفیت از او باشد، به صورت مدام نگرانی و عدم رضایتتان را به همسرتان تزریق می کنید، این اشتباه باعث فروپاشی و نابودی رابطه و منجر به طلاق رسمی یا عاطفی خواهد شد. پس اگر احساس عدم رضایت دارید، در ابتدا واقعیت زندگی را بررسی کنید. سعی کنید انتظاراتتان با واقعیت زندگی تان تناسب داشته باشد و انتظارات غیر واقعی را کنار بگذارید، در اینصورت در زندگی خوشحال تر و خشنودتر خواهید بود. انتظارات غیر واقعی از همسر یا فرزندتان چیزی غیر عملی و دور از دسترس است. پس سعی کنید خودتان باعث خشنودی و رضایت خودتان باشید نه اینکه از دیگران توقعات بیجا داشته باشید. اکثر زنان تعدادی دوست در زندگی شان دارند که با هرکدام در یک موقعیت و زمان همراه بوده اند. مثلا با یک دوستشان به خرید می روند. یک الی دو دوست در محل کار دارند. با یک دوست به مراسم مذهبی می روند. با یک دوست ترجیح می دهند عصرها به کافی شاپ بروند و گپ بزنند و... . پس هر شخصی در زندگیِ شما یک نقش و رول متفاوت را ایفا می کند. هیچ چیز قابل توجهی نیست، فقط نقش آنها از همدیگر متفاوت است. اگر انتظار داشته باشید که شوهرتان شما را کامل کند و خوشبختی ابدی را برایتان به ارمغان بیاورد، نه تنها او را به سمت شکست سوق داده اید، بلکه خودتان را برای ناامیدی آماده ساخته اید. به جای این که انتظار داشته باشید یک نفر تمام نیازهایتان را برآورده سازد، سعی کنید دایره نفوذتان را گسترش دهید تا افراد مختلف و موهبت ها و موقعیت های مختلف را در زندگی تان جذب کنید و بیشتر از همه، به خودتان توجه کنید. راه هایی را برای احساس خوشحالی و کامل بودن به عنوان یک فرد بیابید. به جای این که در جستجوی شخص دیگری برای کامل شدن و شاد بودن باشید، باید در جستجوی شادی درون خودتان باشید، سپس راه هایی را برای به کمال رساندن زندگی یکدیگر جستجو کنید.