روانشناسي كار
شرايط محيط فيزيكي ورفتار كار
فيض الله رحيمي
كارشناس ارشد روانشناسي
مهر 1384
مقدمه :
كار انسان محصول متغيرهاي متعدد و متنوعي است. دربعضي از مواقع كار متاثر از متغيرهاي انساني همانند شخصيت، ادراك، نگرشها، انگيزش، گروه، تفاوتهاي فردي، هوش، استعداد، حافظه، رغبت و غيره است و گاهي متاثر از متغيرهايي كه ماهيت فيزيكي دارند مي باشد . اين مغيرها را تحت عنوان شرايط محيط كار نام مي برند.
بديهي است كه شرايط بدكار، نه تنها بازده بلكه رضايت، نارضايتي و ميزان استرس را تحت تاثير قرار مي دهد. امروزه ثابت شده است كه شرايط محيط كار از جمله ميزان روشنايي، تكنولوژي، سروصدا، موسيقي، ساعات كار، استراحت، تعطيلي هفتگي، شرايط آب و هوايي، رنگ و طراحي و دكوراسيون محل كار، همه بر عملكرد فرد اثر دارند كه در اين جزوه هر يك از عوامل مورد اشاره را مورد بحث قرار مي دهيم.
ميزان روشنايي :
روشنايي يكي از شرايط بنيادي موثر بركار است. روشنايي در محيط كار از دو جهت بر عملكرد اثر گذاشته و ثمربخشي آن را افزايش مي دهد.
الف : آثار اداركي
روانشناسان در پژوهشهاي خود نشان داده اند كه روشنايي زياد، قدرت بينايي را افزايش داده، ادراك را دقيقتر تميز اجزاء و حركات آنها را آسانتر مي سازد، و از سوي ديگر انسان در محيط روشنتر، رنگها را بهتر تشخيص مي دهد.
عملكرد كاركنان، تحت تاثير تيزبيني آنها قرار مي گيرد. تيزبيني، يعني توانايي تشخيص اجزاء كوچك اشياء و تخمين فاصله آنها از يكديگر و از خود شخص مي باشد. تيزبيني به همان اندازه كه به مكانيسمهاي بينايي فرد وابسته است به همان اندازه نيز به روشنايي محيط كار وابسته است. البته ميزان روشنايي در مشاغل مختلف متفاوت است. تيزبيني و تميز اشياء از يكديگر، به عوامل ديگري، مخصوصاً به شدت تضاد وابسته است. تضاد عبارت است از رابطه بين درخشندگي شكل و درخشندگي زمينه¬اي كه شكل در روي آن قرار مي گيرد.
ب : آثار رواني
نور شديد موجب افزايش تمركز مي گردد و خستگي اندامهاي حسي _ حركتي را بشدت كاهش مي دهد و يا به تاخير مي اندازد. تحقيقات نشان داده كه نور سفيد خلق و خوي انسان را بهبود بخشيده و نيروهاي انگيزشي فرد را بر فعاليت بيشتر متمركز مي سازد.
رابطه روشنايي با سن
قدرت بينايي با بالارفتن سن كاهش پيدا مي كند. بنابراين به همين نسبت نياز افراد به روشنايي افزايش مي يابد. مثلاً اگر شخصي در سن 10 سالگي براي خواندن متني به نوري با شدت يك لوكس نياز داشته باشد همين فردا براي خواندن آن متن در سن 20 سالگي به 5/1 لوكس و در سن 30 سالگي به 2 لوكس و در 40 سالگي به 3 لوكس، در 50 سالگي به 6 لوكس و بالاخره به سن 60 سالگي به 15 لوكس نور احتياج خواهد داشت. (مقدمي پور، 1378)
اسليك وبروزك (1965) نشان داده اند كه روشنايي متناوب و سوسوزن گاهي باعث نقصان در علمكرد مي شود. (كورمن، ترجمه شكركن، 1376)
هرگاه ميزان شدت نور بطور مداوم تغيير كند، چشمها بايد خود را مرتباً با ان سازش دهند. اين موضوع موجب خستگي چشم شده و ادراك ديداري را متختل مي سازد و در نتيجه كارايي فرد كاهش پيدا مي كند. تغييرات شديد ناگهاني نور قدرت ديد را تنزل مي دهد. زيرا در فاصله كوتاه چشم قادر به هماهنگي با تغييرات نوري نمي باشد.
تمركز و پراكندگي نور در محيط كار
نوري كه بصورت متمركز از يك نقطه مي تابد، بر روي اجسام سايه هاي كاملاً واضحي ايجاد مي كند كه موجب پديداري تضاد مي گردد و در نتيجه لبه ها و شكل آنها را بهتر نشان مي دهد. تابش متمركز نور در صنعت غالباً اثر منفي بركار دارد در حاليكه تابش متمركز نور در ويترين ها و مغازه ها زياد استفاده مي شود.
سروصدا :
سروصداي محيط كار را مهاجم بسيار موذي و خطرناك به حساب آورده اند، زيرا هر روز تعدادي از سلولهاي شنوايي را از بين مي برد. صداي بلند هم برسلامتي فرد اثر مي گذارد و هم بر عملكرد او، اما تاثير همه صداهاي بلند يكسان نيست. مثلاً شنيدن صداي بلند موزيك از گوشي لذت بخش مي باشد، در حاليكه صداي يك ماشين در محيط كار با همان شدت، آزار دهنده است. هرگاه در محيط كار شدت يا طول موج صداهاي توليد شده تغيير كند بيشتر موجب ناراحتي فرد مي شود تا اينكه يكنواخت باشد. البته صداي يكنواخت در صورت شديد بودن، باز هم ناراحتي ايجاد مي كند. صداي منقطع نيز نسبت به صداي مداوم خاصيت آزاردهندگي بيشتري دارد.
ميزان تاثير صدا در محيط كار، با ماهيت كار رابطه دارد. يعني دشواري يا سادگي، فكري يا عملي بودن كار در ميزان تاثيرپذيري دخالت دارد و بطور كلي :
تاثير صدا بر كارهاي دشوار و پيچيده كه مستلزم تخصص و مهارت زيادي هستند، به مراتب بيش از تاثير آن بر كارهاي ساده است. زيرا كارهاي دشوار نياز به دقت و تمركز دارند.
صدا در انجام كارهايي كه جنبه شناختي دارند (تفكر) بيش از وظايف فيزيكي، ايجاد مزاحمت مي كند.
تاثير صدا بر روي عملكرد
بطور كلي همه مطالعات نشان داده اند كه صداهاي بلند موجب كاهش عملكرد مي شوند:
صداي بلند تمركز فرد را كاهش مي دهد. تقليل تمركز، موجب اشتباه در كار و تكرار آن مي شود، اشتباه هم موجب اتلاف وقت و بروز حادثه و بهم خورد تعادل روحي مي گردد.
صداي بلند يكنواخت روي آهنگ و سرعت كار، حتي سرعت راه رفتن اثر افزايشي دارد.
صداي مزاحم موجب كاهش بهم خوردن پلكهاي چشم مي گردد كه در نتيجه خستگي چشم را به دنبال دارد. اين خستگي، ادراك ديداري را مختل مي سازد.
صداي بلند عملكرد شغلي را در مشاغلي كه جنبه ذهني و شناختي (تفكر) دارد كاهش
مي دهد. زيرا در وظايف شغلي كه با كاركردهاي ذهني سروكار دارند، تمركز نقش اصلي را برعهده دارد.
صداي مزاحم در محيط كار باعث كاهش خرسندي از كار مي شود. زيرا هنگاميكه در محيط كار صداهاي آزاردهنده وجود داشته باشد، فرد دچار تنش شده و از لحاظ رواني از وضعيت بهينه خارج مي شود.
تاثير صدا بر سلامت فرد
صداهاي بلند زياد آور است و بر سلامت فرد اثر منفي بجا مي گذارد. صداي بلند، هم بر جسم فرد اثر مي گذارد و هم بر روان فرد.
1) آثار فيزيكي و فيزيولوژيكي
شروع ناشنوايي در فرد 85 دسي بل است. يعني هرگاه شدت صدا از اين حد تجاوز كند، بتدريج موجب اختلال در احساس شنيداري و بروز ناشنوايي مي گردد. مثلاً صدايي كه در داخل يك اتومبيل در حال حركت با سرعت 80 كيلومتر در ساعت (75 دسي بل) است. در حاليكه آستانه درد براي انسان 120 دسي بل مي باشد. بنابراين بسياري از افراد در محيط كار خود در معرض آسيبهاي جدي ناشي از صدا هستند.
تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه 30 سال مداوم در محيطي آلوده به صداهايي با شدت 90 دسي بل بسر مي برند، 60 درصد شنوايي خود را از دست مي دهند، صداي بلند حتي اگر دلپذير هم باشد، باز برشنوايي فرد اثر منفي مي گذارد.
سردردهاي مزمن، ناراحتيهاي معده، خستگي مفرط و غيرعادي، كاهش مقاومت بدن در مقابل آسيبها و آسيب پذيري بسيار شديد در مقابل بيماريهاي قلبي _ عروقي همه اثرات منفي صدا در محيطهاي كار بر روي انسان است.
برنز در تحقيقات خود نشان داد كه صداي بلند در محيط كار باعث بالارفتن فشار خون مي گردد.
2 ) آثار رواني و رفتاري
گورته و گرانت در آزمايشهاي خود مشاهده كردند، صداي بلند دامنه توجه افراد را كاهش مي دهد، و افراد تنها قادر خواهند بود حواس خود را بر امور خيلي مهم متمركز سازند و فقط به محركهاي شديد توجه نمايند.
سروصدا محيط كار، زندگي و روابط اجتماعي كاركنان را به طور ريشه اي مختل
مي¬كند. كسانيكه در محيطهاي پرسروصدا كار مي كنند، به هنگام بازگشت به خانه، آنقدر خسته اند كه اصلاً حوصله ندارند از خانه خارج شوند و به ديد و بازديد فاميلها بروند و حتي حاضر نمي شوند پاسخ سوالات همسران و فرزندان خود را بدقت و با حوصله بدهند. اين نوع زندگي، به مرور زمان، هم براي خود فرد و هم براي اطرافيان او خسته كننده
مي¬شود و در نهايت باعث اختلافات خانوادگي مي گردد.
سروصداي بلند عملكرد روزانه شخصي كاركنان را مختل مي كند، فراموشي و خطاهاي ادراكي به وجود مي آورد و حتي موجب مي شود كاركنان اشياء خود را فراموش كنند و به مرتب كردن ميزكار خود و امورات اطراف نپردازند.
كاركناني كه در معرض سروصداي محيط كار قرار مي گيرند، نسبت به هم جبهه
مي¬گيرند و در واقع عصباني مي شوند، از كوچكترين اختلاف رنجيده خاطر مي شوند و از كاه كوه مي سازند و رفتار پرخاشگرانه از خود به صورت كلامي و عملي
نشان مي¬دهند.
پرسشنامه ارزيابي سروصداي محيط كار در آخر جزوه ضميمه مي باشد به شما كمك
مي¬كند تا سروصداي محيط كار خود را ارزيابي كنيد. اگر به اكثر سوالات اين پرسشنامه (بيشتر از 8 سوال) پاسخ مثبت داديد، در محيط كار خود با مساله سروصدا روبه رو هستيد بلافاصله با مسئول خود تماس بگيريد، و به طور جدي بخواهيد كه به فكر كاهش سروصداي محيط كار شما باشند.
موسيقي :
اصوات موسيقي از طريق گوش به مغز مي رسد و حواس و عواطف را تحريك مي كند و با ايجاد انرژي موجب انگيزه و فعاليت مي شود. نغمه هاي موسيقي به طور كلي از طريق تحرك تخيل و تداعي و تهييج عواطف در روحيه شنونده اثر مي گذارد. تمهاي شاد و فرحبخش احساس سرزندگي و شادماني در كار و فعاليت را افزايش مي دهد. (پترز، ترجمه محمدي 1371)
روانشناسان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده اند كه تقريباً دو سوم كارمندان و كارگران ترجيح مي دهند كه به هنگام كار، موسيقي نيز پخش شود، يك سوم بقيه اظهار كرده اند كه برايشان خيلي فرق نمي كند و هيچ كارمند و يا كارگري پيش از اين كه موسيقي را تجربه كند با پخش موسيقي به هنگام كار مخالفت نكرده است.
در ميان كساني كه ترجيح مي دهند همراه با پخش موسيقي كار كنند، تنها 14 درصد اظهار داشته اند كه بهتر است موسيقي ملايمي بطور ممتد پخش شود. بطور كلي در همه دنيا، كاركنان نسبت به پخش موسيقي در محيط كار علاقه نشان مي دهند. موسيقي
مي¬تواند كاركنان را از بي حوصلگي، سستي و خمودي بيرون بياورد.
تحقيقات نشان داده است هنگاميكه كار و فعاليت تكراري باشد اثر موسيقي مثبت مي¬باشد.
امروزه ثابت شده است كه موسيقي حتي بر رفتار و بهره وري حيوانات و حتي رشد و محصول گياهان اثر مثبت بجا مي گذارد.
كورمن در تجربيات خود به نتايج زير دست يافت :
• اكثر كاركنان شنيدن موسيقي را در محيط كار ترجيح مي دهند.
• بيشتر كارگران و كارمندان موسيقي¬آلاتي را بر موسيقي صدايي در محيط كار
ترجيح مي¬دهند.
• بين سن و سال و علاقه به شنيدن صداي موسيقي در محيط كار، رابطه معكوس
وجود دارد.
• ثابت شده است كه موسيقي بر عملكرد كارگران و كارمندان جوان و كم تربه اثر مثبت دارد.
• شواهدي مبني بر عدم افزايش كارايي كاركنان و كارگران مجرب كه شاغل كارهاي پيچيده هستند وجود دارد.
• بعضي از مطالعات نشان داده اند كه موسيقي بر عملكرد اثر معكوس دارد.
ريك در تحقيقي در ژاپن نشان داده است كه پخش موسيقي در محيط كار باعث كاهش خستگي در 32% كاركنان شده است. (مقدسي پور، 1378)
موزاك در يك بررسي وسيع به اين نتيجه رسيده است كه موسيقي در يك واحد كار موجب 17% افزايش در توليد، 13% افزايش در عملكرد در كارهاي دفتري و 53% كاهش ترك شغل در قسمت رزرو نمايندگي هاي خطوط هوايي گرديده است. (همان منبع)
شرايط آب و هوايي :
حرارت :
حرارتي كه فرد در محيط احساس مي كند، حرارت موثر ناميده مي شود كه با حرارت هوا تفاوت دارد. حرارت موثر به عوامل زيادي از قبيل حرارت هوا، رطوبت، جريان هوا، موقعيت طبيعي، فصل، ساعات روز، تشعشعات حرارتي اشياء پيرامون، رنگ محيط و تفاوتهاي فردي بستگي دارد. در حاليكه حرارت هوا صرفاً دماي هوا را در فضاي آزاد و خارج از تاثير عوامل يادشده بيان مي كند.
انسان موجودي خونگرم است و در جه حرارت بدن ثابتي دارد. بنابراين انحراف از سطح بهينه (37 درجه سانتيگراد) باعث احساس سرما يا گرما مي شود.
يكي از راههاي برقراري تعادل حرارتي، خاصيت خود تنظيمي بدن است. ولي اگر تفاوت و انحراف از سطح بهينه از حد معيني فرارتر رود، تعادل حرارتي بدن بايد از طريق تنظيم رفتار حرارتي تامين گردد.
حرارت مطلوب در محيط كار :
اساسي ترين عامل در حرارت موثر، يعني ادراك حرارت توسط فرد، همان حرارت هواست. هرقدر هوا گرمتر باشد، فرد احساس گرماي بيشتري مي¬ كند، حرارت موثر با مقدار رطوبت هوا رابطه دارد. هرقدر رطوبت هوا بيشتر باشد، هوا گرمتر احساس مي شود. جريان هوا بر حرارت موثر تاثير مي گذارد و آن را كاهش مي دهد. به همين دليل به هنگام وزش نسيم، ما هوا را خنك تر احساس مي كنيم.
مطالعات نشان مي دهد كه وقتي هوا معتدل است و نور آفتاب از پنجره به داخل محل كار مي تابد، كاركنان بهتر كار مي كنند، برعكس، در هواي مرطوب مخصوصاً اگر با گرما همراه باشد تمايل به كار به شدت كاهش مي يابد. تحقيقات نشان داده است كه خلق و خوي انسان با آفتاب رابطه دارد. (نشانه ها و علائم افسردگي فصلي در بعضي از كاركنان)
اثر گرما بر عملكرد :
علت اصلي دشواربودن كار در محيط گرم عدم امكان مبادله حرارتي بدن با محيط است در حاليكه حرارت بدن ضمن فعاليت بشدت افزايش پيدا مي كند. از آثار منفي كار در محيط گرم مي توان كاهش قدرت بدني، تقليل تمركز و پايين آمدن سرعت واكنشهاي حركتي را نام برد. بطور كلي گرما توانشهاي شناختي وپسيكوموتور (رواني _ حركتي) آدمي را تنزل مي دهد.
اثر سرما در عملكرد :
پژوهشها حاكي است كه سرما نيز بر كار و فعاليتها اثر گذاشته و كارايي فرد را كاهش
مي دهد. پيلر و مك ورث نشان داده اند سرعت واكنشهاي عضلاني و تمركز در شرايط محيط سرد، 20 تا 30 درصد كمتر مي شود.
رطوبت :
رطوبت مي تواند در عملكرد فرد مداخله كند. هواي مرطوب بخصوص در شرايط گرم فعاليت را دشوار مي سازد. رطوبت به دو دليل موجب كاهش كارايي فرد مي گردد.
_ به لحاظ كاهش اكسيژن آزاد در هوا از طريق جايگزيني
_ به علت اشباع شدن هوا از بخار آب
رنگ :
واكنش افراد و سليقة آنان براي انتخاب رنگ نه تنها در جوامع مختلف با هم تفاوت دارد، بلكه در بين گروههاي مختلف يك جامعه هم فرق مي كند.
الف : كاربرد رنگ در محيط كار
رنگ آميزي در و ديوار و ابزار و آلات در محيط كار به رنگهاي بخصوص، مبتني بر اين است كه كارايي فرد در محيطي با رنگ دلخواهش افزايش پيدا مي كند. بنابر اين ما بايد محيطهاي كار، را به رنگي درآوريم كه براي اكثر كاركنان و كارگران محيطي آرام بخش و مطلوب باشد. زيرا هدف فراهم آوردن شرايطي است كه هيچ فشار عصبي و رواني بر فرد وارد نشود. بطور كلي، رنگها براي اكثر مردم معني مشخصي داشته و واكنشهاي هيجاني تقريباً يكساني را درپي دارند.
ب : آثار عمومي فيزيولوژيكي رنگها
مطالعات نشان داده اند كه رنگها بر سيستم اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك
اثر مي¬گذارند. تحريك و فعاليت بخش سمپاتيك سلسله اعصاب فيزيولوژي بدن را
از وضع بهينه و تعادل برمي گرداند. بعضي از رنگها موجب فعال شدن اعصاب پاراسمپاتيك مي¬شوند.
ج : خواص اختصاصي رنگها و اثر آنها بر عملكرد
رنگها هر كدام بر فرد اثر خاص و متفاوتي دارند. كه بدنبال آن رفتار كار و عملكرد فرد را تحت تاثير قرار مي دهد. روانشناسي كار، رنگ را در محيط كار به عنوان يك متغير فيزيكي در نظر دارد كه مي تواند بر ميزان بازدهي كاركنان تاثير بگذارد.
خاكستري
رنگ خاكستري رنگي است خنثي كه هيچ گرايشي را برنمي انگيزد، نه روشن است و نه تيره. اين رنگ عاري از هر نوع تحريك و واكنش است. به همين دليل در صنايع كاربرد فراوان دارد.
آبي تيره
اين رنگ به دليل اثري كه بر اعصاب پاراسمپاتيك مي گذارد، منجر به كاهش فشار خون و تعداد تنفس شده، احساس امنيت كارمند را افزايش مي دهد. چنانچه او بر اثر عواملي از قبيل ترس از عدم موفقيت، ارزشيابي و يا هر عامل خارج از محيط كار، دچار اضطراب و تشويش شده باشد، در محيطي با رنگ آبي، تنش او كاهش يافته و حساسيت و آسيب پذيري و در نتيجه خستگي رواني و جسمي او تقليل مي يابد. بعضي از تحقيقات نشان
داده اند كه استفاده از رنگ آبي احساس سرما و خنكي را برمي انگيزد.
بري در سال 1961 به آزمايش اين اعتقاد متداول پرداخت كه افراد در اطاقي كه رنگ سبز يا آبي داشته باشد بيشتر احساس خنكي مي كنند تا در اطاقي كه رنگ آن قرمز يا نارنجي است، و به اين نتيجه رسيد كه عليرغم اعتقاد متداول آزمودنيها به خنكي نسبي رنگهاي مختلف اثرات رفتاري اندكي را نشان داد. (كورمن، ترجمه شكر كن، 1370
ص 281)
سرخ
رنگ سرخ نمايانگر نيروي حياتي است. سرعت نبض را بالا مي برد و ميزان دم و بازدم را افزايش مي دهد. اين رنگ به معناي تمايل و رغبت است. اين رنگ اصرار بر بدست آوردن نتايج است اين رنگ احساس گرما را برمي انگيزاند و موجب رها شدن انرژيها و نيروهاي حياتي فرد مي شود. اين رنگ فعاليتهاي عمومي را افزايش مي دهد و احساس رقابت را تشديد مي كند. در ابتداي ساعات فعاليت، رنگي سازنده است اما در حالت خستگي عصبي و فيزيكي آزاددهنده است اين رنگ در محيط كار به شرطي مي تواند كارايي را افزايش دهد كه ساير شرايط نامساعد نباشد.
زرد
زرد روشن ترين رنگ است به همين دليل شادي افزاست. اثرش خوش رويي و شادماني است. وجود رنگ زرد در محيط كار افراد را در رهايي از مشكلات و موانع و تعارضات ياري مي بخشد. اين رنگ اميد بخش و دلالت كننده است. زيرا تنش زدا و عامل انبساط ماهيچه ها است.
بنفش
اين رنگ تركيبي از رنگهاي آبي و سرخ مي باشد. بنابراين بعضي از ويژگيهاي هر دو رنگ را داراست. يعني هم هيجان انگيز و هم آرام بخش است. محيط كار با محيط بنفش باعث مي شود كارگر يا كارمند بيشتر به جستجوي هويت خود رفته و به ذهنيات خويش عينيت بخشد. يعني افكارش را به عمل تبديل كند. به عبارت ديگر هر چيزي كه مورد تفكر واقع گردد بايد به حقيقتي ملموس تبديل شود.
قهوه اي
رنگ قهوه اي، سرخ تيره شده مي باشد. بنابراين به جاي زنده دلي رنگ سرخ، موجب دل مردگي و تسليم مي شود. محيط كاري قهوه اي رنگ، نيروي حياتي و انفعالي كارمندان را نقصان مي بخشد و انگيزه هاي آنان را براي كار و فعاليت كاهش مي دهد و آنان را به افرادي بي تفاوت مبدل مي سازد. بنابراين رنگ قهوه اي براي محيط كار رنگ مناسبي نيست.
سياه
رنگ سياه رنگي است نفي كننده و متوقف كننده فعاليت. زيرا فرد را نوميد و دچار ياس كرده و احساس پوچي را در او تحريك مي نمايد. رنگ سياه تداعي كننده پايان همه چيز است. فرد در چنين محيطي دست به هيچ كار نمي زند زيرا براي او چيزي وجود ندارد. در پشت رنگ سياه زندگي كاملاً متوقف است.
ساعات كار :
در طول قرن بيستم با وجود پيشرفت تكنولوژي هميشه سعي بر اين بوده است كه تعداد ساعات كار هفتگي و حتي تعداد ساعات كار روزانه كاهش پيدا كند. تمام اين تلاشها از تفكر «كار براي زندگي است نه زندگي براي كار» سرچشمه مي گيرد.
همچنين كاهش ساعات كار نيز از اين ايده نيز سرچشمه مي گيرد مديران و كارفرمايان دريافته اند كه در صورتيكه تعداد ساعات كار آنها زياد باشد، نمي توانند بالاترين بازدهي را داشته باشند. بطور كلي اگر مدت كار هفتگي از 40 ساعت تجاوز نكند، بازده در سطح بالا خواهد بود.
دليل ديگري كه مي تواند در توجيه كاهش ساعات كار ارائه كرد، قانون بازدهي نزولي است. اگر از يك كارمند بتدريج مقدار بيشتري كار كشيده شود، پس از حد معيني، بازدهي آن فرد سير نزولي خواهد داشت. تا جايي كه بازده از هزينه بيشتر خواهد شد. بنابراين، هر سازماني تا زماني مي تواند از كارمند خودكار بخواهد كه مزد پرداختي به هر ساعت از بازده مربوط به آخرين ساعت بيشتر نباشد. به عبارت ديگر كارگر يا كارمند تا آنجا حاضر مي شود به كار خود ادامه دهد كه خستگي يا كسالت ناشي از كار، با مزدي كه در مقابل آن دريافت مي كند، قابل مقايسه باشد.
دليل سوم در توجيه كاهش ساعات كار اين است كه استفاده بيش از حد از كاركند و فشار آوردن بر او موجب مي شود كه زودتر از موقع فرسوده شود. بنابر اين خستگي و كسالت خيلي زود به سراغ كارمند مي آيد. لذا براي جلوگيري از خستگي و نهايتاً فرسودگي كارمند، هم بايد ساعات كار را كاهش داد و هم به ساعات فعاليتهاي فرهنگي، هنري و اجتماعي كارمندان افزود.
استراحت :
اكثر مطالعات روانشناسي كار نشان داده است كه وجود استراحت در بين كار، با وجود اين كه روند كار براي مدت كوتاهي متوقف مي كند و بازدهي موقتاً پايين مي آيد در مجموع با افزايش عملكرد و بازده به همراه بوده است. دروه هاي استراحت بايد زماني وارد عمل شود كه احساس خستگي كارمند آغاز مي شود.
بايد توجه داشت كه اگر استراحتهاي رسمي وجود نداشته باشد، كاركنان به نحوي استراحت خواهند كرد. اين استراحتهاي غيررسمي و غيرمجاز گاهي به اندازه استراحتهاي رسمي مفيد و آرام بخش است، اما احتمال دارد زماني انجام گيرد كه بربازده چندان اثر نداشته باشد و در روند كارها اختلال به وجود آورد.
علاوه بر استراحت، وجود مواد خوردني مجاني يا خوردني با قيمت بسيار ارزان نيز
مي تواند باعث تجديد قوا در كاركنان گردد. مطالعات نشان داده اند كه كارمندان و كارگراني كه علاوه بر غذاي اصلي، در دو نوبت ديگر تغذيه مي شوند، توليد و بازدهي آنها ده درصد افزايش نشان مي دهد و به رغم افزايش عملكرد، احساس كسالت و خستگي آنها كاهش مي يابد.
تعطيل هفتگي :
از ديگر عواملي كه مي تواند علاوه بر بازدهي و عملكرد بر وضعيت رواني كاركنان اثر مثبت داشته باشد، تعطيل هفتگي است. زيرا كار طولاني و مداوم موجب فرسودگي كاركنان مي شود و به دنبال آن بازده را پايين مي آورد. يك روز تعطيل در هفته در اكثر مشاغل و در همه كشورها مرسوم است، امروزه اكثر كشورهاي پيشرفته جهان، حتي بسياري از سازمانهاي كشور خودمان از دو روز تعطيل هفتگي استفاده مي كنند.
استفاده از تعطيل هفتگي، از جنبه هاي مختلف، مثبت برآورده مي شود. از نظر اقتصادي مقرون به صرفه است، زيرا همان طور كه قبلاً خاطر نشان كرديم، خستگي زياد، دقت كارمند را پايين مي آورد و به كيفيت توليد و بازده آسيب مي رساند، و استفاده از تعطيل هفتگي موجب تجديد قواي بدني و رواني كاركنان مي گردد.
پرسشنامه ارزيابي سروصداي محيط كار
****************
1 _ آيا حدس مي زنيد كه محيط كار شما پرسر و صدا است؟ بلي خير
2 _ آيا اتفاق مي افتد كه به علت سروصدا نتوانيد تمركز داشته باشيد؟ بلي خير
3 _ آيا اتفاق مي افتد كه به علت سروصدا اعصابتان خرد شود؟ بلي خير
4 _ آيا اتفاق مي افتد كه براي رساند پيام خود به همكاران، داد بكشيد؟ بلي خير
5 _ آيا در محيط كار شما، انعكاس صوت وجود دارد؟ بلي خير
6 _ آيا اتفاق مي افتد كه بطور دايم همهمه بشنويد؟ بلي خير
7 _ آيا در محيط كار، خود به خود صداي راديو يا تلويزيون را بلند مي¬كنيد؟ بلي خير
8 _ آيا اتفاق مي افتد كه در خانه، صداي راديو و تلويزيون را بلند كنيد؟ بلي خير
9 _ آيا اتفاق مي افتد كه وقتي چند نفر با هم حرف مي زنند، نتوانيد مكالمه را
دنبال كنيد؟ بلي خير
10 _ آيا با بحال به شما گفته اند مگر كر هستيد مگر نمي شنويد؟ بلي خير
11 _ آيا اتفاق مي افتد كه صداي زنگ تلفن يا صداي بازشدن در را نشنويد؟ بلي خير
12 _ آيا اغلب مجبور مي شويد كه از ديگران بخواهيد تا حرف خود را
تكرار كنند؟ بلي خير
13 _ آيا اغلب پيش مي آيد كه حرف ديگران را خوب متوجه نشويد؟ بلي خير
14 _ آيا اتفاق مي افتد كه وانمود كنيد حرف طرف مقابل را فهميده ايد؟ بلي خير
منابع :
_ پترز. ژاكلين، اشميت. (1371). موسيقي درماني. ترجمع علي زاده محمدي.
تهران : انتشارات شباهنگ.
_ شفيع آبادي. عبدالله. (1381). راهنمايي و مشاوره شغلي و حرفه اي. تهران : انتشارات رشد.
_ ساعتچي. محمود. (1374). روانشناختي دركار، سازمان و مديريت و رهبري.
تهران : انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي.
_ كورمن. آبراهام. (1370). روانشناسي صنعتي و سازماني. ترجمه حسين شكركن.
تهران : انتشارات رشد.
_ گنجي. حمزه. (1381). روانشناختي و رنگها. ترجمه منيرو رواني پور. تهران : انتشارات يادواره.
_ مقدمي پور. مرتضي. (1378). روانشناسي كار. تهران : انتشارات سيما.
بهداشت رواني كار
۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۱نظرات کاربران
نظر خود را با ما درمیان بگذارید
برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب
کاربری خود شوید.