
بناست درباره پدیدهای که اصلیترین عامل شکست ازدواج است، صحبت کنیم. دکتر جان گاتمن بهعنوان محققی شناختهشده که میتواند رخدادِ طلاق را با دقتی بیش از 90٪ پیشبینی کند. حاصل عمر او در بررسی عوامل مؤثر بر ثبات زناشویی و پیشبینی طلاق، شهرت جهانی دارد.
او پس از نظارهی مشاجره هزاران زوج در آزمایشگاه تحقیقاتیاش، الگوهای ارتباطی آسیبزای خاصی را که عوامل اصلی تعیینکننده طلاقاند پیدا کرده است. چنانکه در نوشتههای پیشتر ذکر کردیم، او آنها را چهار عامل اصلی اختلاف نامیده است. این عوامل به شرح زیرند: عیبجویی، تحقیر، حالتِ تدافعی و بیتفاوتی.
تحقیر مخربترین عامل در میان این عوامل است زیرا معنای اصلی آن این است که«من از تو بهترم. تو شایستهی احترام نیستی.» چنین چیزی بسیار مخرب است. جالب است بدانید زوجهایی که یکدیگر را تحقیر میکنند، بیشتر از زوجهایی دست به چنین عملِ زشتی نمیزنند، مستعدِ بیماریهای عفونیاند! مقصود و غایتِ تحقیر کردن ایجادِ حسِ طردشدگی و بیارزشی در مخاطب است.
با بیاحترامی با دیگران رفتار کردن و تمسخر آنها با طعنه و کنایه از نمونههای تحقیر است. شوخیهای خصمانه و با منظورِ خاص، انگ زدن، ادای دیگری را درآوردن و برخی از ژستها و زبانهای بدن، مانند چرخاندن چشم به بالا و پوزخند نیز تحقیر بهحساب میآید.
حالا بخشی از کتاب دکتر جان گاتمن، تحت عنوانِ «موفقیت یا شکست در ازدواج» را باهم بخوانیم:
- هنگامیکه رفتارهای تحقیرآمیز بر رابطه شما غلبه مییابد، تمایل دارید ویژگیهای مثبت شریک زندگی خود را بهکل فراموش کنید، (اگر نه همیشه) حداقل زمانی که احساس ناراحتی میکنید، نمیتوانید حتی یک ویژگی یا یک عمل مثبت همسرتان را به خاطر بیاورید. این تباهیِ آنیِ هرگونه تحسین و قدردانی، دلیل مهمی است که چرا باید تحقیر را بهطور کامل از روابط زناشویی زدود.
تحقیرْ پیوندی را که زن و شوهر را محکم همراه هم نگه میدارد، از بین میبرد. زمانی که ازدواج شما از خالی از عنصر احترامِ متقابل است، ساختن یک ارتباط سازنده غیرممکن است. وجودِ تحقیر اصلیترین عامل تعیینکننده طلاق است.
تحقیر چطور چیزی است؟
اجازه دهید یک نمونه واقعی را برای شما نقل کنیم. پس از پنج سال زندگی مشترک، کریس و ماری ازدواج خود را روبهزوال میبینند.کریس احساس میکند که ماری دیگر همراه او نیست، دمبهدم او را شرمگین میسازد و مورد سرزنش قرار میدهد.
این مکالمه آنها است در مطب من:
- کریس: «باورم نمیشود که فکر میکنی آنطور صحبت کردن با من هیچ اشکالی ندارد. چیزهایی که بیان میکنی حس بدی به من میدهد. انگار مدام فکر میکنی با یک احمق طرف هستی.»
- ماری (درحالیکه چشمانش را بهبالا میچرخاند) اینگونه توجیه میکند: «چی؟ من فقط دارم واقعیت را بیان میکنم».
- کریس: «خب، چیزهایی که میگویی مرا واقعاً آزار میدهند، چه فایدهای دارد؟»
- ماری: «همیشه از چیزهایی که میگویی و انجام میدهی ناامید میشوم. طرز فکرت را نمیفهمم.»
- کریس: «میدانی اگر من هم به همین شکل با تو صحبت میکردم، دیوانه میشدی.
- ماری (زیر لب میگوید): «خوب حالا...»
بهاینترتیب کریس رفتهرفته محبت خود را نسبت به ماری از دست داد، حالا ماری هم دیگر عمدهی گلایههای او را نادیده میگیرد. حاصل اینکه پدیدهی تحقیر بهطور کامل بر رابطه آنها سایه افکنده است.
پادزهرِ تحقیر
اما خبرِ خوب اینجاست. میتوانید قبل از اینکه خیلی دیر شود، الگوی تحقیر را در ازدواج خود معکوس کنید. پادزهرِ تحقیر، برقراری اُنس و علاقه و ادای تحسین و تمجید است. وقتی از پیشبینی نسبتاً قطعی طلاق گفتیم، منوط به عدم تغییر رفتارها در طول دوران زندگی مشترک بود، اگر تغییر ایجاد کنید، سایه طلاق از روی خانواده و زندگیتان خواهد رفت.
به نظر دکتر گاتمن بهترین راه برای سنجش میزان علاقه و تحسین این است که از زوجها درباره گذشتهشان بپرسیم. سؤالاتی مانند: چگونه باهم آشنا شدید؟ اولین برداشتتان از هم چه بود؟
خب وقتی یک رابطه در شرایط بحرانی است، بعید است زوجین وقتی در مورد وضعیت فعلیشان صحبت میکنند تعریف و تحسین زیادی از زبانشان جاری شود. ازاینجهت صحبت در مورد رخدادهای شادِ گذشته به بسیاری از آنها کمک میکند تا ارتباطاتشان را مجدد بازسازی کنند.
اگر یک زن و شوهر توانایی احیای علاقه و تحسین هم را پیدا کنند، شبیه یک تیم خواهند بود و بهاحتمالزیاد میتوانند همراه هم به حل اختلافات زناشویی بپردازند. همچنین رشد حسِ «ما بودنِ» نیز عامل مؤثر دیگر است، حسِ ما بودن کمک میکند آنها به همان کیفیتِ اولین ملاقاتها، همراه هم باشند و احساس نزدیکی کنند.
وقتی از زوجها میپرسیم «چگونه عاشق شدید؟»، بهوضوح شاهدِ بارقهای از امید هستیم. میدانید زوجین چه میگویند؟ معمولاً درباره جذابیتهای همسر خود صحبت میکنند. اینکه چقدر بامزه بود، چقدر کنار یکدیگر احساسِ هیجان و اضطراب داشتیم و ... .
با وجود تمام دردها و احساسات منفی که در طول سالیان سال انباشتهشده است، هنوز هم شعلهی کوچکِ دوستی سوسو میزند. چه باید کرد؟ باید بر آن شعله دمید، باید دوباره آتش بهپا کرد. بهترین راه برای انجام این کار ایجاد فرهنگِ قدردانی و احترام در جریان ازدواج است.
دکتر گاتمن اعتقاد دارد یکی از آموزشهای مهم پس از ازدواج آموختنِ دیدن همسر با عینکِ خوشبینی است. بهجای اینکه دنبال گرفتن مچ همسرت باشی هر وقت که دست از پا خطا میکند، مچ او را هنگامِ انجام یک کار درست بگیر! از او قدردانی کن. حتی اگر آن کار ناچیز باشد، مثلاً: « مدل جدید موهایت را دوست دارم.» «ممنون که بستنی موردعلاقه من را خریدی.» « ممنون که بدون اینکه از تو بخواهم خانه را جاروبرقی کشیدی.»
جمعبندی
تحقیقات دکتر جان گاتمن نشان میدهد در بیشتر نود درصد مواردی که سایه تحقیر یک رابطه را فراگرفته، حاصل چیزی جز طلاق نیست. تحقیرْ هویت و شخصیت افراد را لگدمال میکند، طبیعتاً ازدواج بهعنوان پدیدهای که شاملِ دو انسان مستقل و باهویت است از هم خواهد پاشید.
در این مطلب از انواع تحقیرهای کلامی و غیرکلامی برای شما مثال زدیم و البته تنها حرفهای ناامیدکننده بیان نشد، میتوان بر زهر تحقیر پادزهری پاشید، پادزهرِ تحقیر بهطور خلاصه برقراری اُنس و علاقه و ایجاد فرهنگ تحسین و تمجید از یکدیگر در جریان ازدواج است.
منبع
این مطلب برگرفته از مقاله خانم اوا وَن پروویِن از وبسایت «Gottman» میباشد.