در رابطه زناشویی، عشق به عنوان ارزش هاي فردي به اشتراك گذاشته شده و تمايلات در زندگي ديده مي شود. به موازات پيشرفت و كار با يكديگر همسران مطمئن مي شوند كه افراد بهتري در آينده خواهند بود. حقيقت اين است كه شما با يكديگر هستيد چون مي خواهيد با ايجاد تغييرات اساسي از يكديگر حمايت كنيد. مي خواهيد رشد و بهبود همسر خود را در موارد مورد علاقه اش ببينيد. وقتي متوجه مي شويد فاصله عاطفي بين شما به وجود آمده، دليلش اين است كه ارزش ها و رفتارهاي شما با فرد ديگر هم تراز نيست.
توسعه در سطح فردي به شما كمك ميكند متوجه تفاوتها شده و تمايلات خود را با همسرتان هم تراز نماييد. عشق بي قيد و شرط به شما امكان لذت بردن حتي اگر همسرتان در كنارتان نباشد ميدهد، به اين دليل كه شما رشد فردي براي بهبود اعتماد به نفس داريد. اين باعث ميشود بفهميد ميتوانيد مستقل باشيد حتي زماني كه تمايلات خود را دنبال مينماييد. اين كار آزادي مشخصي را در رابطه به وجود ميآورد. در اين آزادي، شما بايد خودتان باشيد، زماني را به تنهايي، دستيابي به اهدافتان اختصاص داده و شاد باشيد. وقتي بتوانيد هدفگذاري كنيد، درك بهتري از خود خواهيد داشت. با درك خود، شناخت و عشق ورزيدن به خود ميتوانيد همسرتان را نيز بي قيد و شرط دوست بداريد.
وقتي همسرتان به روشي كه شما او را دوست داريد دوستتان ندارد، اين ديگر عشق بي قيد و شرط نيست بلكه چيزي است كه ما آن را قرباني ايثار مي ناميم. شما بايد خود را به همان سطحي كه ميخواهيد همسرتان باشد برسانيد و مطمئن شويد به آن پايبند هستيد. اين به حمايت دو جانبه برميگردد به اين معنا كه هر كدام از طرفين ديگري را براي داشتن روش صحيحي از عشق ورزي و نه در مقابل يكديگر قرار گرفتن بالا بكشد. شما بايد از همسر خود بخواهيد سالمتر و مسئولانهتر دوستتان بدارد. عشق متقابل عمل ميكند. مانند تنظيم خواسته هاست ولي لياقت شما را نيز درك ميكند. اين تنها راه بهبود رابطه است.
دکتر جمال الدین راحمی، دکتری مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه