چه زمانی زوج‌ها به مشاوره احتیاج دارند؟

۱۶ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۹
چه زمانی زوج‌ها به مشاوره احتیاج دارند؟

باور غلط عمومی حاکی از این است که مراجعه به مشاورخانواده ، خصوصاً بعد از ازدواج، نوعی ننگ و بدنامی به‌حساب می‌آید. خودِ زوجین معمولاً تصور دارند می‌توانند به‌تنهایی مشکلاتشان را حل کنند و زیر بار این نمی‌روند که مشاور ازدواج می‌تواند به آن‌ها کمک کند. 

اما درنهایت تأسف‌آور است که اغلبِ زوجین زمانی می‌پذیرند که به مشاوره احتیاج دارند که کار از کار گذشته است. برای جلوگیری از این اتفاق، «همـراه» از هشت نشانه با شما صحبت می‌کند که از علائم احتیاج فوری شما و همسرتان به مشاوره زناشویی است.

 

1. صمیمتِ ازمیان‌رفته

یکی از اولین نشانه‌های رو به وخامت گذاردن رابطه عاشقانه همسران، فقدان صمیمیت است، چه از طرف یکی از زوجین چه از هر دو طرف. البته وقتی زمان زیادی از ازدواج می‌گذرد غیرعادی نیست که ارتباطات جنسی تان مثل گذشته نباشد.

با این ‌حال، اگر میزان و کیفیت صمیمت‌تان به‌طورکلی به‌ شکل چشمگیری تغییر کرده باشد، نگرانی‌هایی وجود دارد. اگر برای مدت طولانی رابطه جنسی نداشته‌اید یا به شکل رباتیک و سرد رخ می‌دهد، باید به مشاوره زناشویی و حتی کارشناسان معتبر سکس‌تراپی مراجعه کنید.

 

2. ترس از برقراری ارتباط باهمدیگر

هنگامی‌که دعوا و جر و بحث میان زوجین از حد خود می‌گذرد، از آن‌ پس زن و شوهر، از اینکه برخی موضوعات خاص را به میان بکشند، می‌ترسند و این کم‌کم باعث می‌شود اصلاً از گفتگو اجتناب کنند. 

این موضوع از یک عادتِ کوچک آزاردهنده برای همسرتان شروع می‌شود تا درنهایت منجر به قطع ارتباط کامل گردد. اگر از مطرح کردن مسائل خاصی می‌ترسید، مشاور رسمی ازدواج می‌تواند در طول جلسه مشاوره، زوجین را برای رفع سوءتفاهم‌ ها و هدایت سالم گفتگو، یاری کند.

 

3. رنجش و دلخوری دائم

اختلافات می‌آیند و می‌روند، اما اگر احساس می‌کنید که همیشه از شریک زندگی‌تان رنجیده هستید، برای رسیدگی به علل اصلی این رنجشِ دائم به کمک نیاز دارید.

به نظر متخصصان مشاوره، اگر زوجین زخم‌های قدیمی و مشاجرات قبلی را بدون رسیدگی رها کنند، هر گفتگویی درآینده با احساساتِ منفی آلوده است. 

چگونه؟ به این شکل که لحنِ شما در صحبت با همسرتان احساسِ گناه، شرم، قضاوت و ناامنی را به او تحمیل می‌کند، هیچ‌کس از چنین وضعی استقبال نمی‌کند و نتیجه فقط مشاجرات بیشتر خواهد بود.

 

4. بی‌اعتمادی

هر رابطه سالمی با اعتماد شروع می‌شود، اما اعتماد چیزی است که سخت به دست می‌آید و راحت از میان می‌رود.زن‌وشوهری که بنیادهای اعتماد را میان خود مستحکم نکرده‌اند، بعداً در کشاکش زندگی، رنج ناشی از فقدان اعتماد را احساس می‌کنند. 

ممکن است همسر خود را به‌عنوان دشمنِ خود ببینید، کسی که در برابر شماست و نه در کنارتان. درحالی‌که، زن و شوهر باید در یک تیم باشند و به‌جای اینکه بیرون از رابطه، دنبال حمایت عاطفی باشند (مثلاً از دوستان، همکاران یا اعضای خانواده)، این نیاز را باید در رابطه‌شان و در خانواده برطرف کنند.

به‌طورکلی وقتی تکیه‌گاه زوجین، اعم از تکیه‌گاه عاطفی، مالی و... خارج از رابطه و ازدواجشان قرار گیرد، مراجعه به مشاوره زناشویی ضروری است.

 

5. داشتن راز

به‌عنوان یک فرد، هرکسی حقِ داشتن حریم خصوصی خود را دارد. اما به‌عنوان یک زوج چطور؟ 

اگر رازهایی پنهان از یکدیگر دارید، چیزهایی که همسرتان حق دارد بداند، این برای هر رابطه‌ای فاجعه‌آمیز است. داشتنِ دوستی‌های پنهانی، منابع مالی پنهان‌شده یا حضور در مکان‌هایی که از همسرتان پنهان می‌کنید؛ همه این‌ها نقض فاحشِ اعتماد هستند.

بله گاهی لزومی ندارد برخی امور زندگی خود را افشا کنید، اما مشکل آنجایی شروع می‌شود که افراد همه‌چیز زندگی خود را از شریک زندگی خود پنهان می‌کنند، خصوصاً آن بخش‌هایی که روی رابطه آن‌ها مؤثر است.

 

6. بی‌صداقتی در امور مالی

بسیاری از جدایی‌ها به مسائل مالی و موضوعات مربوط به مدیریت پول در خانواده برمی‌گردد. هنگامی‌که زوجی در مورد نحوه مدیریت پول اتفاق‌نظر ندارند، چیزی تا پیش آمدن مشاجرات جدی نمانده است. 

پنهان‌کاری و بی‌صداقتی در مورد خریدها، سرمایه‌گذاری‌ها، وام گرفتن‌ها یا قرض دادن پول به یک دوست و آشنا، می‌تواند منجر به نقض اعتماد در رابطه و خانواده شود. اگر وضع مشابهی دارید از خدمات مشاوره زناشویی کمک بگیرید تا با راه‌حل‌های اختلافات مالی ویژه زندگی خودتان آشنا شوید.

 

7. او زندگی خودش را دارد، من هم زندگی خودم را

در نگاه اول شاید بی‌ضرر به نظر برسد که مرد دوستان صمیمی خود را داشته باشد و زن هم همین‌طور. اما اگر زن و شوهر بیشتر وقتِ خود را خارج از خانه و دور از یکدیگر سپری کنند، باید نگران باشند و مشاوره زناشویی را در نظر بگیرند. 

بله روزگاری است که اکثر خانواده‌ها برنامه روزانه شلوغی دارند، ولی این نباید به معنای این باشد که زن و شوهر صرفاً تبدیل به هم‌خانه یکدیگر شوند. گذراندن اوقات طولانی جدا از هم، تا جایی که یکی یا هردوی شما دیگر علاقه‌ای به فعالیت‌ها و زندگی دیگری یا مشترک ندارید، نشانه قوی ضرورت مشاوره زناشویی است.

 

8. اگر یکی از زوجین حتی به رابطه نامشروع فکر کرده است.

حتی اگر فقط به داشتن رابطه‌ی خارج از ازدواج  فکر کرده‌اید، یعنی دنبال چیزی هستید که همسرتان نمی‌تواند به شما بدهد، مهم نیست این خواسته، خواسته‌ای جنسی باشد یا عاطفی. هرکسی ممکن است در مرحله‌ای از زندگی‌اش به این خیال‌بافی بپردازد که بودن با شخصی دیگر چگونه خواهد بود. 

به‌هرحال، اگر هر یک از طرفین متأسفانه رابطه‌ای نامشروع داشته است یا صرفاً فکر آن را در سر پرورانده است، بلافاصله باید با یک مشاور مجرب گفتگو کنید تا بهترین گزینه برای حل این مسئله پیدا شود. پس به‌جای اینکه فوراً وارد جنگ طلاق شوید، ابتدا از یک مشاور حرفه‌ای بخواهید که خیانت رخ‌داده (یا در شُرف وقوع) را به‌طور سالمی حل کند.

 

جمع‌بندی

پدیده طلاق اتفاقی نیست که در یک چشم به هم زدن رخ دهد، معمولاً نشانه‌های بسیاری وجود دارد که خبر از پیش آمدن جدایی و طلاق اند. 

در این نوشته از هشت نشانه با شما صحبت کردیم که وجودشان لزوماً به معنای قطعیتِ طلاق نیست، اما به معنای بالارفتنِ احتمال چنین پدیده‌ای در خانواده است.

طبیعتاً به شرطی می‌توان جلوی آن را گرفت که این نشانه‌ها را ببینیم، انکار نکنیم و به آن‌ها اهمیت دهیم، یک معنای اهمیت دادن به این نشانه‌ها این است که از متخصصان و کارشناسان روابط زناشویی کمک بگیریم.

نظرات کاربران
نظر خود را با ما درمیان بگذارید
برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.