
لذت جنسی بهعنوان یک حق ذاتی زن توجه را به نوع و ماهیت توانایی زنان برای ارضا شدن معطوف کرده است. محققی به نام کینزی تصور می کرد که سرد بودن یکی از ویژگیهای زیستی جنس مونث است زیرا واژن هیچ اعصاب حسی ندارد!!! اما اکنون با توجه به تحقیقات گسترده و روزآمدتر، این نظریه کاملا تغییر کرده است و تحقیقات ثابت کرده اند واژن زنان با توجه به دارا بودن غدد عصبی متعدد، زمینه ساز لذت جنسی بسیاری برای آنها خواهد بود.
زن، نه تنها لذت جنسی را که او بر همسر خود القا کرده است را درک میکنند، بلکه همچنان بهطور فعال به تحریک احساسی که او دریافت میکند، ادامه میدهد. انقباض عضلات درگیر در هیجان پیش از شهوت و انتشار لذت جنسی که فراتر از عضلات اندامهای لگن، باسن و بدن او را شامل میشود بهطور فعال به پذیرش لذت خود میافزاید. بااینحال، تجربه نشان میدهد که زنان در صورتی در رابطه جنسی بسیار فعال هستند که به همسرشان تمایل عاطفی داشته باشند. در غیر این صورت، زنان میتوانند در جریان پذیرش احساسات شان، واکنش خنثی نشان دهند و نگران نباشند که آیا ارضای جنسی آنها کامل است یا خیر. مشاهدات نشان میدهد که امروزه، زنان، به خصوص زنان جوان، تجربه جنسی خود را نسبت به دوره های پیشین، رضایت بخش می دانند اگر عملکرد آنها همسرشان را راضی کند و به طور مستمر مورد ستایش همسر باشند.
یکی از علل تفاوت در معنای تجربه جنسی ریشه در تفاوت زیست شناختی از هدف غریزه جنسی و پیامد آن در تشکیل شخصیت زنان دارد. این یک ویژگی زیستی انسان است که گاهی بر او «غالب» میشود و با دستیابی به اوج لذت جنسی همسرش را تحریک میکند. این یک دستاورد فرهنگی است که همچنین نیاز به مردانی دارد که به رضایت زنان خود در لذت جنسی اهمیت میدهند. واکنش همدلانه و بصری باعث میشود که پاسخ جنسی انسان صادقانه باشد. با دستیابی به لذت جنسی برای خود، همچنین اشتیاق دارد تا عشق او، به همسر نیز احساس رضایت را ارائه دهد.
دکتر رعنا صباغ اسماعیلی
مشاور خانواده و تربیت فرزند
مؤلف کتب تخصصی روانشناسی و علوم تربیتی