زندگی پر از مشغله است. ازدواج و روابط عاشقانه معمولاً با شور و اشتیاق فراوان و صمیمیت و نزدیکیِ هیجانانگیز شروع میشود، اما اغلب این شور و صمیمت همسران باگذشت زمان و برخورد بهسختیهای زندگی از میان میرود. آیا در مورد «سندرم همخانه» چیزی شنیدهاید؟ شاید شنیده باشید، اما مطمئن نیستید که دقیقاً چیست و اینکه آیا خودتان در زندگی مشترک گرفتار آن هستید یا خیر. بههرحال نگران نباشید، گرچه این مشکلی بسیار رایج در زوجین است، ولی اگر مایل به ایجاد تغییرات کوچک، اما مداوم باشید، کاملاً حلشدنی است.
سندروم همخانه چیست؟
شاید این مشکل، نوعی بیماری لاعلاج به نظر برسد، اما سندرم همخانه صرفاً اصطلاحی برای توصیف رابطهای سرد و عاری از احساسات در زوجین است. در این سندروم زن و شوهر کمکم درمییابند که دو نفرند که به نحو موازی از هم زندگی میکنند، بااینحال زندگی مسالمتآمیزی داشته و وظایف خود را بدون سطوح بالایی از اختلاف مدیریت میکنند. اما اگر دیگر پیوند عاطفی و فیزیکی خود با همسرتان را مثل قبل قوی و صمیمانه نمیبینید، باید راهحلی جستجو کنید.
برطرف کردن سندرم همخانه کلیدِ رابطهای سالم و طولانیمدت است. تحقق این مقصود تنها زمانی میسر میشود که شما و همسرتان تعمداً و به هر نحوی که میتوانید برای اولویت دادن به یکدیگر وقت اختصاص دهید، یکی از راههایی که به کمک آن میتوانید با یک تیر چند نشان بزنید، تنظیم برنامه ورزشی مشترک است (تأثیر ورزش بر کیفیت رابطه زوجین).
عامل سندروم همخانه چیست؟
خیلی کم پیش میآید که زوجین ازدواج خود را عمداً موردِ بیتوجهی قرار دهند. پس از سپری شدن مدتی از ازدواج، قرارهای عاشقانه و گفتگوهای هیجانانگیز اصطلاحاً به پشت اجاقگاز منتقل میشوند، چون چیزهای دیگری هم در خانواده هست که باید مورد رسیدگی قرار گیرند، رتقوفتق خانه، پرورش فرزندان یا مراقب از پدر و مادرِ مسن.
رابطه افراد نمیتواند همیشه و همهجا اولویتِ اصلی آنها باشد. کودکان گرسنه و کجخلق به تغذیه نیاز دارند یا والدین سالخورده که مشکلات سلامتی دارند نمیتوانند رها شوند. کاهش شدت و غلظت عشقِ اولیه بین همسران طبیعی است. اما این موضوع زمانی مشکلساز میشود که اغلب زمان زوجین صرف انجام تعهدات غیرعاطفی شود و فراموش کنند فرصتی را برای سرگرمی و عشق خود اختصاص دهید.
تحول از همخانه به همسر؛ نکات آموزشی پس از ازدواج
1- درک درستی از این تغییر داشته باشید.
هر رابطه یا ازدواجی مانند یک سفر، مراحل مختلفی را طی میکند. در آغاز، شور و هیجانِ شدید در اوج است حتی برخی در این مرحله افراط میکنند (نشانههای عشق واقعی؛ چگونه عشق واقعی را از شیدایی تشخیص دهیم). عمیقاً با همسرتان در پیوندید و حتی نمیتوانید یک روز دوریاش را تصور کنید. بااینحال، با گذر زمان و غلبه مسئولیتهای روزمره زندگی، غیرمعمول نیست که زوجین بهجای اینکه احساس کنند معشوق یکدیگرند، خود را صرفاً همخانه ببینند. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که کارها و تعهدات روزمره، ارتباط عاطفی و فیزیکی زوجین را تحتالشعاع قرار میدهد.
اگر قصد گریز از سندروم همخانه را دارید، خبر خوب این است که با کوشش و تعهد، برافروختن دوباره آتش عشق و تقویتِ پیوند زناشویی امکانپذیر است، میتوان شور و حرارتِ زندگی را حتی پس از گذر سالها حفظ کرد.
2- علائم سندروم همخانه
قبل از پرداختن به راهکارهای تعمیق پیوند و صمیمیت شما و همسرتان، ضروری است که نشانههایی را که حاکی از بروز سندروم همخانهاند، تشخیص دهیم. برخی از این نشانهها بهقرار زیرند:
1. فقدان ارتباط: متوجه میشوید رفتار و سکناتتان بدون ارتباط واقعاً عمیق است.
2. نزول صمیمیت: صمیمیتِ فیزیکی شما و همسرتان یا کمتر شده است یا با شور و اشتیاق قبلی نیست.
3. سردی عاطفی: احساسِ بریدگی از همسرتان میکنید و در بیان احساساتِ خود مشکلدارید.
4. جدا از هم زندگی میکنید: لزوماً به معنای این نیست که در دوخانه زندگی میکنید، بلکه عادات و علایق جداگانهای دارید و بهندرت زمانِ باکیفیتی را همراه هم میگذرانید.
5. فقدان حمایت: احساس نمیکنید که همسرتان شما را موردحمایت قرار داده و درک میکند.
3- مشکلات تحول از همخانه به همسر
انتقال از وضعیتِ سرد و بیروح همخانگی به وضعیتِ گرم پرشور همسرانگی، مستلزم تلاش هر دو طرف است. لازم است بدانید در این راه احتمال بروز چالشهایی وجود دارد. برخی از نمونههای رایج آن عبارتاند از:
1. زمانِ محدودی داریم: ایجاد تعادلی میان وظایفِ شغلی، خانوادگی و شخصی میتواند یافتن زمانی باکیفیت را برای ازدواجتان چالشبرانگیز کند.
2. موانع ارتباطی: محتمل است که تفاوت در شیوههای ارتباطی و وجود اختلافات حلنشده، مانع برقراری پیوند مؤثر در ازدواج شود.
3. ترس از آسیبِ دوباره: عیان کردنِ عواطفمان سخت است، خصوصاً اگر در گذشته، تجربه تلخی از دلشکستگی و نومیدی داشته باشیم.
4. فقدان علایق مشترک: ممکن است باگذشت زمان، زوجها کمکم غریبه شوند و علاقه خود را از فعالیتها و سرگرمیهای مشترکی که زمانی داشتند، از دست بدهند.
گرچه این مشکلات و چالشها ظاهراً ترسناک و دلهرهآورند، اما لاینحل نیستند. سندروم همخانه غلبه پذیر است (غلبه بر سندروم همخانه).
جمعبندی
زندگی دچار عادت میشود. درگذر سالها و سرازیر شدن مشغلهها دیگر خبری از آن شور و اشتیاق ابتدای زندگی نیست، رابطهها سرد میشود. به این وضعیت اصطلاحاً «سندروم همخانه» میگویند. این وضعیت، اگر سرنوشت محتومِ همه ازدواجها نباشد، مشکل اغلب آنها است. بخشی از این وضعیت اجتنابناپذیر و طبیعی است، زمان ما در طول روز به شغل، کارهای خانه، مراقبت از فرزندان و ... اختصاص مییابد، اما مشکل از جایی شروع میشود که زن شوهر بهندرت زمانی به هم اختصاص دهند. علائم این سندروم فقدان ارتباط، نزولِ صمیمیت زناشویی، سردی عاطفی، زندگیهای جدا و فقدان حمایت است. موانع رایج غلبه بر این مشکل، محدودیت زمانی، اختلاف در شیوههای ارتباطی، نگرانی و ترس از آسیبِ مجدد و فقدان علایق مشترک است.
منبع
این مطلب برگرفته است مقاله لورا سیل وِستاین از وبسایت «laurasilverstein» است.