برخلاف باور رایج نشانه یک رابطه عمیق زناشویی این نیست که دعوا و جروبحثی در آن وجود ندارد، برعکس، وقتی به لحاظ عاطفی به کسی وابسته هستیم کاملاً طبیعی است گاهی دعوا هم میانمان رخ دهد.
دعوا لزوماً زوجین را از هم دور نمیکند، بلکه میتواند راهی برای صمیمیت و همراهی بیشتر در خانواده هم باشد.
حتی گفته میشود رابطه زوجینی که هیچ دعوایی میانشان رخ نمیدهد و به نحوِ مصنوعی آرام است، شاید ناسالم باشد.
چون این آرامشِ مصنوعی احتمالاً با سرکوب احساسات و کنارهگیری عاطفی طرفین از رابطه رخ داده است. همه ما باید بیاموزیم که بعد از رویاییترین ازدواج هم اختلاف رخ میدهد.
راز یک رابطه رضایتبخش در خانواده این نیست که از گفتن یا انجامِ چیزهایی که منجر به دعوا میشود خودداری کنید، بلکه این است که بتوانید پس از وقوع مشاجره اوضاع را به روال مطلوب بازگردانید و از آنها درس بگیرید نه اینکه محلِ اختلاف را بدون تغییر، رها کنید. برای بررسی این موضوع با ما «همـراه» باشید.
پنج گام برای آشتی بعد از دعوای زوجین
بعد از دعوا، مثلاً روز بعد وقتی هر دو آرام شدید و کار واجبی هم ندارید، با همسرتان بنشینید و آنچه را که روز قبل اتفاق افتاد مرور کنید. هرکدامتان، بهنوبت، داستانِ خود را بیان و هر یک از پنج مرحله زیر را دنبال کنید:
1. «احساسات» که علتِ اصلی دعوای شما و همسرتان بودند را بیان کنید.
دیروز که عصبانی بودید، اما حالا فکر کنید که چه احساساتی به آن خشم دامن زد؟ چرا آنقدر شدید نسبت به کارها یا گفتههای همسرتان، واکنش نشان دادید؟ معمولاً احساسات ملایمتر و اساسیترمان زیر خشم پنهان میشوند.
2. «سلسله اتفاقاتی» که باعث چنین احساساتی شد را توصیف کنید
به شریک زندگی خود کمک کنید تا بفهمد علتِ دعوا چه بود؟ علتِ واکنش شما چه بود و دعوای شما و همسرتان چگونه شکل گرفت؟
مهم است که از چشمانداز خود صحبت کنید: خودتان و احساساتتان را از منظری بیطرفانه توصیف کنید، مثلِ شاهدی که گزارشی از صحنه جرم ارائه میکند. در مورد نیتِ همسرتان گمانهزنی نکرده و او را سرزنش نکنید.
تمرکزتان روی اتفاقاتی باشد که برای خودتان افتاد و ببینید شما چه فهمی از اعمال و گفتار شریک زندگیتان داشتید.
بهجای گفتن «برایت مهم نیست چه احساساتی دارم»، به شریک زندگیتان بگویید «وقتی وسط دعوا بیرون رفتی، باعث شد من فکر کنم احساساتم برایت مهم نیست».
بهعبارتدیگر، بر این تمرکز کنید که شما چگونه اتفاقات منجر به دعوا را میبینید، کاملاً ممکن است دیگری رویدادها را آنطور که شما میفهمید، نفهمد.
3. درباره «حساسیتهایی» که باعث دعوا شدند صحبت کنید
اینجا کمی در مورد این فکر کنید که چرا نسبت به برخی احساسات، ترسها یا باورهای خاصی اینقدر حساس هستید.
آیا «احساسِ دوست داشته نشدن»، شما را به دوران کودکیتان برد؟ آیا ترس از «رفتنِ شریک زندگیتان» به شما یادآوری کرد که چقدر کودکِ تنهایی بودید؟ آیا درگذشته چنین احساساتِ مشابهی در دعوا داشتید؟
اگر چنین است، فکر میکنید چرا به این احساساتِ خاص واکنش شدید نشان میدهید؟ چه خاطراتی از چنین احساساتی دارید؟
به شریک زندگی خود کمک کنید تا معنی یا اهمیت این باورها و احساساتِ خاص شما را درک کند، یعنی بفهمد چرا به آن بسیار حساس هستید.
4. برای چشمانداز شریک زندگی خود ارزش قائل باشید
وقتی یکی از طرفین سه مرحله قبلی را طی میکند، وظیفه طرف دیگر همراهی، گوش دادن و پرسیدن سؤالاتِ کنجکاوانه برای شفافسازی صحبتهای دیگری است، تا مطمئن شود حرف او را درست فهمیده است.
شنونده نباید از خود دفاع کند یا جروبحث راه بیاندازد، بلکه صرفاً باید بفهمد چرا طرف مقابل اینگونه واکنش نشان داده است.
ارزش قائل شدن به این معناست که به همسر خود بفهمانید که درک میکنید چرا او اینگونه واکنش نشان داده است.
ارزش قائل شدن به این معنا نیست که او درست میگوید و شما غلط، بلکه فهماندن این است که اگر شما هم جای شریک زندگیتان بودید چنین احساساتی داشتید.
اینکه همسرتان بفهمد او را درک میکنید، بسیار مهم است، حتی اگر واقعاً چیزها را آنطور نبینید که او میبینید.
5. چه کاری میتوانید بکنید که شما هم به نیازها و احساسات همسرتان حساس شوید
آخرین مرحله این است که در این مورد گفتگو کنید که هر یک از شما چه تغییری در خود ایجاد کنید تا در رابطه و زندگی مشترک حساسیتها و نیازهای یکدیگر را از دست ندهید.
البته این مرحله همیشه ضرورت ندارد چون وقتی واقعاً واکنشها و تجربیات شریک زندگی خود را درک کنید، طبیعتاً نتیجه این خواهد بود که نسبت به او مراقبت بیشتری خواهید داشت و نیازهای او برای پراهمیت خواهند شد.
جمعبندی
تصورات غلط زیادی در مورد دعوای همسران در خانواده وجود دارد، از اینکه یک رابطه ایدهآل بدون دعوا است تا اینکه دعوا نمک زندگی مشترک است.
نکته درست این است که رخ دادن دعوا طبیعی است. اما وظیفه ما واکنش مناسب به دعوا است.
برای شما گفتیم که مهمترین گام، همراه شدن دیدگاهِ شریک زندگیتان در مورد علتِ دعوا است. سعی کنید ببینید که او با شما دعوا کرد، و به او هم بفهمانید که شما چرا به مشاجره پرداختید.
وقتی هر دو محلِ اختلاف را از زاویه همسرتان ببینید به نحو معجزهآسایی به راهِحل نزدیک میشوید.
به یاد داشته باشید یک ازدواج خوب رابطهای است که نه در آن احساسات سرکوب میشوند و نه مشاجره و دعوا عادتِ دو طرف است.