باورهای خطرناک در زندگی

۰۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۱
باورهای خطرناک در زندگی

وقتی کودکی حادثه‌ی آسیب زایی را تجربه می کند، مهم نیست که چند سال بگذرد، آن رویداد برای همیشه در حافظه‌اش ثبت می شود. علاوه بر این، آنچه مغز بیش از همه به یاد می آورد این است که در آن لحظه چه کاری انجام دادند تا در امان بمانند. فرآیند فکری پشت آن عمل در نهایت در بزرگسالی بارها و بارها تکرار خواهد شد. اگر حادثه آسیب زا درک نشود، فرد متحمل پیامدهای منفی آن خواهد شد. اگر افراد نتوانند به رویدادهای آسیب زا یا پیامدهای منفی رسیدگی کنند، ممکن است تا اواخر بزرگسالی برای انتخاب بهتر داشته باشند. آیا متوجه هستید که چقدر آسیب رسان است؟ تصور کنید 50 ساله هستید و همچنان به گذشته خود اجازه می دهید انتخاب های فعلی زندگی شما را دیکته کند.

باورهای ما ممکن است گسترش سیستم اعتقادی خانواده ما باشد. در درون یک خانواده، نقش هایی وجود دارد که هر یک از اعضای خانواده باید انجام دهند. ممکن است والدینتان باورهایی داشته باشند که به شما نیز تحمیل کرده‌اند، یا عباراتی داشته‌اند که بارها و بارها در دوران رشد شنیده‌اید که خود را در افکار شما نشان داده‌اند. این باورها ممکن است تحت تأثیر فرهنگ و مذهب نیز قرار گیرند، مانند اینکه کودکان هرگز اجازه نداشتند از افراد صاحب قدرت، از جمله والدینشان سؤال کنند. مثال دیگر می تواند این باشد که فرزندان بزرگ خانواده باید در مراقبت از خواهر و برادر کوچکترشان کمک کنند. صرف نظر از این، این انتظارات و نقش ها بر باورهای شما در مورد روابط، شغل، کار و رویاها تأثیر می گذارد.

عامل دیگر تجربیات زندگی ما خواهد بود. با افزایش سن، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر می گذاریم. روابط ناموفق ممکن است باعث شود در موضع خود در مورد عشق و روابط تجدید نظر کنیم. اگر فردی بیش از یک بار مورد خیانت قرار گیرد، ممکن است در نهایت عشق را احساسی منفی ببیند.

باورهای محدود کننده رایج و چگونگی تأثیر آنها بر زندگی شما

باورهای محدود کننده زیادی وجود دارد که یک فرد ممکن است داشته باشد. برخی از آنها را می توان در عبارات زیر شرح داد:

·        «من ارزشمند نیستم.»

·        «من لیاقتش را داشتم چون آدم خوبی نیستم.»

·        «هیچ فایده ای برای امتحان کردن این کار وجود ندارد، زیرا می دانم که شکست خواهم خورد.»

·        «به هر حال هیچ کس واقعاً به من اهمیت نمی دهد.»

·        «شروع یک رابطه چه فایده ای دارد؟ به هر حال من فقط صدمه می بینم.»

·        «اگر من تا این (سن) به (نقطه عطف) دست پیدا نکنم، هرگز موفق نخواهم شد.»

·        «چرا کسی مرا استخدام کند؟ من تجربه کافی برای این کار ندارم.»

·        «اگر نشان دهم که واقعا چه کسی هستم، ممکن است مردم مرا به خاطر آن قضاوت کنند.»

·        «آنها هرگز من را نمی خواهند زیرا من به اندازه کافی زیبا نیستم.»

·        «پیدا کردن ارتباط با افرادی که شوخ طبعی و شخصیت من را درک می کنند بسیار سخت است.»

 

 

دکتر حامد بخشی

مشاور خانواده و مدرس کشوری طرح سازش سازمان بهزیستی

 

 

نظرات کاربران
نظر خود را با ما درمیان بگذارید
برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.