مراجعه به مشاور ازدواج مایه خجالت نیست!

۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۹
مراجعه به مشاور ازدواج مایه خجالت نیست!

وقتی دانشجو بودم، اغلب به ازدواج و داشتن یک همراهِ زندگی فکر می‌کردم. مطمئناً، ما جروبحث خواهیم کرد و اختلاف‌نظرهایی خواهیم داشت، اما روی‌هم‌رفته، ازدواج باید همان چیزی باشد که به آن می‌گویند «زندگی خوب».

اما برخلاف انتظارم، دیدم که آن «زندگی خوب» چقدر سخت است. البته سال اول عالی بود، ولی باگذشت زمان به‌موازات افزایش شناخت من و همسرم، اختلافاتمان بیشتر می‌شد و برخلاف دوران نامزدی، مشکلات خود را به‌طور کامل حل نمی‌کردیم؛ بلکه فقط توافق می‌کردیم که موافق نیستیم. این اختلافات روی‌هم تلنبار می‌شد و فضای ازدواجمان را مملو از تلخی و بی‌تفاوتی می‌کرد.

کار به نقطه‌ای رسید که گاهی به همسرم نگاه می‌کردم و در دل می‌گفتم: «اشتباه بزرگی کردم.»

 

هیچ‌کس در این مورد صحبت نمی‌کند

اگر از افکارم تعجب کرده‌اید، با چند زوج‌ متأهل صحبت کنید. البته این پیشنهاد، ایدۀ چندان خوبی هم نیست، چون زوج‌های متأهل در مورد این جنبه های زندگی مشترکشان صحبت نمی‌کنند. بنا به دلایلی، زوج‌هایی که نامزد هستند با مشکلات رابطه‌شان بسیار باز برخورد می‌کنند؛ اما همین‌که ازدواج می‌کنند، هیچ‌کس حالِ واقعی آنها را نمی‌داند. همه صرفاً فرض می‌کنند که آنها خوشبخت اند.

اما این واقعاً درست نیست. مطمئنم زوج‌هایی که هیچ‌وقت مشکلات جدی نداشته اند وجود دارند؛ اما باور نمی‌کنید چه تعدادی از زوج‌های متأهل کشمکش دارند. البته زن شوهرهایی را می‌گویم که هنوز همراه هم اند، اما در ازدواجی بی‌عشق و مرده. حتی گاهی زوج‌های مذهبی و خداترس نیز در ازدواج‌ خود به مشکل‌ می‌خورند.

 این مشکل می‌تواند به‌خاطر این باشد که دوست نداریم نقایص خود را فریاد بزنیم یا چون در این شرایط صبر را نوعی فضیلت تلقی می‌کنیم یا شاید اصلاً دوست نداریم برچسب کسی که «ازدواج سختی دارد» به ما بخورد.

 

مشکلات سکوت

اولاً این سکوت تصویری غیرواقعی از ازدواج و زندگی مشترک را به جوان‌ترها القا می‌کند. واقعاً معتقدم فراتر از شغل یا پول، مهم‌ترین دغدغۀ زندگی جوانان، ازدواج است. از دیدگاه من، مجردها زندگی جوانی خود را برزخی می‌بینند که به بهشتِ ازدواج ختم می‌شود. ولی اگر این‌گونه به ازدواج نگاه کنند، ناامید خواهند شد.

ثانیاً این سکوت به ازدواج‌های مرده دامن می‌زند. وقتی با زوج‌های متأهل صحبت می‌کنید (منظورم گفتگوی واقعی است) می‌بینید که چقدر برخی از این ازدواج‌ها به‌هم‌ریخته اند. باز هم تکرار می‌کنم که دلیل این اتفاق عدم علاقۀ زوج‌های متأهل برای صحبت دربارۀ مشکلاتشان در خانواده و زندگی مشترک است.

ثالثاً این سکوت باعثِ احساس تنهایی زوج‌ها می‌شود. خاطرم می‌آید وقتی من و همسرم مشکلی واقعی در ازدواجمان داشتیم، فکر می‌کردیم مشکل از ما است. «هیچ‌کس دیگری این‌طور نیست»، «چرا این‌قدر دعوا می‌کنیم؟» «ازدواج که اصولاً نباید این‌جوری باشد.» این افکارْ مشکلاتمان را تشدید و ناامیدمان می‌کرد.

 

مشاوره ازدواج

اما ناگهان زوج‌های متأهلی را ملاقات کردیم که نه‌تنها مشکلات مشابهی داشتند، بلکه مشتاق صحبت در مورد آن‌ها بودند. همان زوج‌ها ایدۀ مراجعه به مشاور ازدواج را مطرح کردند. مثل اکثر افراد، واکنش ما هم این بود: «اوه... بی‌خیال، اوضاع این‌قدرها هم بد نیست، ما از آن خانواده ها و زن و شوهرها نیستیم.»

با این حال، بعد از بالاگرفتن دعواهایمان تصمیم گرفتیم به مشاور مراجعه کنیم و پس از آن، همه چیز عوض شد. البته این تغییرات فقط به‌خاطر مشاوره نبود، قصد نداریم مشاوره ازدواج را به‌عنوان راه‌حل همه ازدواج‌های شکست‌خورده تبلیغ کنیم؛ اما قطعاً به ما کمک کرد و فکر می‌کنم خداوند کل این فرایند را واسطۀ نجات ازدواجمان قرار داد.

 

مشاوره ازدواج چگونه کار می‌کند؟

بنا به تجربۀ من، قسمت سخت ماجرا پیداکردن مشاورِ مناسب است، یعنی کسی که احساس کنید واقعاً می‌تواند به شما و زندگی مشترکتان کمک کند. به نظر من بهترین راه نه جستجو در گوگل، بلکه توصیۀ دوستان مورداعتماد است.

من در جلسۀ مشاوره جزئیات را به یاد نمی‌آورم. فقط روزهایی را به یاد می‌آورم که عصبانی بودم، روزهایی که ناراحت بودم و روزهایی که احساس ناامیدی داشتم. اما هر دو دربارۀ تمام این‌ها صحبت کردیم. مزیت مشاور مهارت‌های او نبود؛ بلکه وجود شخصی بی‌طرف بود که نظراتی عاری از تعصب می‌داد.

برای مثال، اگر همسرم می‌گفت که من بیش از حد سخت‌گیرم، می‌گفتم او حساس است. اما وقتی مشاور این حرف را زد، شگفت‌زده سرم را تکان دادم و قبول کردم که احتمالاً خیلی سخت‌گیرم. بالاخره، به مشاور چه می‌توانم بگویم؟ برای او که فرقی نمی‌کند. (۹ تکنیک مشاوران برای تقویت ازدواج و خانواده).

 

آنچه آموختم

هنگام دانشجویی باور داشتم تا وقتی که دو نفر عاشق هم باشند، ازدواجشان خوب خواهد بود. اما با بزرگ‌تر شدن، متوجه شدم که فرضیۀ بقای عشق میان زوج‌های متأهل نادرست است. در واقع، عشق در میان زوج‌های متأهل پیوسته در فرازوفرود است و گفتن اینکه عشق به‌تنهایی حافظِ ازدواج است، دربارۀ توانایی ما برای عشق‌ورزیدن به همسرمان مبالغه می‌کند.

 

لطف و همراهی الهی در ازدواج

پس از اینکه به مدت 9 ماه مشاوره ازدواج دریافت کردم، به نتیجه ای جدید رسیدم: ازدواج سالم، بی‌نیاز از لطف خدا نیست. به عبارت دیگر، هیچ روش جادویی وجود ندارد که مشکلات ازدواج شما را رفع کند. اما چگونه شایستۀ این لطف می شویم؟ به نظر من زمانی که متواضع شده و بپذیریم که راه حل همه شکلات را نمی دانیم، اینجاست که از توجیه خود و سرزنش همسرمان دست برمی‌داریم و می‌پذیریم ازدواجمان ویران شده است، زیرا خودمان ویران شده‌ایم. 

نمی‌گویم که مراجعه به مشاور ضرورتاً مشکلات این‌گونه ازدواج‌ها را رفع می‌کند. اما معتقدم صرفِ گشتن دنبال مشاوره ازدواج، گامی به‌سوی فروتنی است. این قدمی است به‌سوی پذیرش اینکه خود را مستغنی و بی‌نیاز نمی‌دانید.

 

جمع‌بندی

مراجعه به مشاور ازدواج به‌هیچ‌عنوان خجالت ندارد، یکی از مشکات جدی و شایع زوج‌های متأهل این است که مشکلات خود را در خانواده پنهان، سرکوب و بی‌نیاز از کمک می‌دانند. این رفتار دلایل زیادی دارد از عدم علاقه به بروزدادن نقایص تا حفظ آبرو، اما با این کار صرفاً ازدواج مرده‌ای خواهند داشت که در آن احساس تنهایی کرده و همراهی ندارند. البته مشاوره ازدواج معجزه نمی‌کند، اما فردی را تصور کنید که هم متخصص است هم بی‌طرف، برای داوری مشکلاتتان عالی نیست؟

 

منابع

این مطلب برگرفته از مقالاتِ «There's No Shame Seeing a Marriage Counselor - Just Ask Me & My Wife (Part 1) & (Part 2)» از وبگاه «tom-talks» است.

نظرات کاربران
نظر خود را با ما درمیان بگذارید
برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.