زندگی و رابطه سمی در مسایل زناشویی جزو مباحث مهم و اثرگذاری است که میتواند تبدیل به یک بحران بزرگ شود. یکی از علائم هشدار دهنده روابط سمی، عدم اعتماد بین زوجین می باشد. در این روابط هر حرکت شما زیر سوال می رود و نظرات شما اهمیتی ندارد. چنین مواردی از عدم اعتماد متقابل نشات می گیرد. وقتی همسرتان به شما اعتماد نمی کند، در تمام مسائل زندگی شما دخالت می کند. این دخالت های زیادی ممکن است شما را خسته کند. اعتماد، پایه و اساس هر روابط سالم است و اگر اعتماد در روابط شما وجود نداشته نباشد، روابط شما به روابط سمی تبدیل می شود.

رابطه نیاز به زمان، ایثار، تلاش، فداکاری، ثبات، وفاداری و غیره دارد، برای اینکه قوی و موفق باشد. بعد از برگشت به زندگی قبل و کارهایی که انجام داده‌اید، می‌فهمید افراد زیادی بنا به دلیل و فصلی وارد زندگی شما شده‌اند- برای یک هدف بهتر. همه مردان و زنانی که دنبال کردید عشق نبودند، بلکه شیفتگی بودند. شما به آن عشق نیازی ندارید. افرادی که کنار شما بودند موقت بودند. یک رابطه به دنبال تن نیست. رابطه به دنبال روح فرد است. اگر از سمت خدا و برای خدا نباشد، به وضوح محدود به شما نیست. شما باید خیلی مراقب این مسائل باشید چون شیطان افرادی را در مسیر شما به عنوان نعمت در لباس مبدل قرار می‌دهد.

با این حال، وقتی به خدا اعتماد داشته و باور کنید فردی که به زندگی شما می‌فرستد ارزش انتظار کشیدن داشته- فردی که همیشه آرزویش را داشتید و برای آمدنش دعا می‌کردید- می‌بینید رد شدن‌ها برای حفاظت شما بوده چون اگر با فردی بر اساس شناخت خودتان باشید، هرگز فردی که خدا برای شما مقدر کرده را دریافت نخواهید کرد. این یعنی اطاعت از دستور، وفاداری و فرمان‌برداری و همان‌گونه که او شما را دوست دارد شما نیز خود را دوست بدارید. قول می‌دهم او اشتباه نمی‌کند. خدا همسر، عشق، درمانگر، پرورش دهنده و یاریگر را برایتان فرستاده و شما شادتر از قبل و زندگی شما کامل می‌شود. شما اکنون چیزی ابدی و تضمین شده دارید و زندگی شما به نحوی تغییر می‌کند که دیگران در طول میلیون‌ها سال تغییر کرده‌اند.

برنامه خدا فرستادن عشقی است که همیشه لایقش بودید. عشقی بادوام. گاهی ما در مکانی می‌مانیم که خدا بارها به ما می‌گوید نمانید، ولی به ماندن در تاریکی و ناامیدی ادامه می‌دهیم چون در آن شرایط خیلی راحت هستیم، بنابراین تصمیم می‌گیریم بمانیم. همان‌گونه که قبلاً گفتم، خدا در شرایطی شما را ناراحت می‌کند که انتخابی ندارید مگر رها شدن از آن شرایط. من اغلب می‌شنوم مردم از رابطه خود شکایت و می‌گویند شاد نیستند ولی به آن رابطه ادامه می‌دهند. اگر شاد نیستید و عشقی که لایقش هستید را ندارید، بر اساس تجربه به شما می‌گویم رها و همه چیز را به خدا بسپارید. خدا کارها را بنا به دلیل و هدفی انجام می‌دهد. او اشتباه نمی‌کند. یک بار کل مسئولیت و کنترل زندگی شخصی و رابطه خود را به خدا بدهید. نیازی نیست ما وارد رنج، بدبختی و آزردگی شویم. خدا از قبل فردی را برای ما در نظر گرفته و ایمان او را سر راه ما قرار می‌دهد. شما نیازی نیست در یک زندگی ناشاد و بی‌ارزش بمانید. شما نباید به فرد نالایق وابسته باشید. اصل تبلور عشق و شادی در شما است و وقتی با آن فرد لایق ملاقات و متوجه مقاصد او شدید و مطابق با الگو و ارتعاش شما بود، می‌توانید عشق و شادی را وارد رابطه کنید. خدا می‌داند ما چه نداریم و لایق چه هستیم و همیشه کارهایی انجام می‌دهد که آن را مقابل چشم ما ظاهر کند. به این دلیل فردی که در ذهنتان دارید، خدا از قبل برایش برنامه‌ریزی کرده است. او برای شما عشقی می‌فرستد که به شما شادی و ارزش بدهد.

عشقی که لایقش هستی، لاجفریوس مارتین؛ مترجم: دکتر ساناز موحدنیا