خیانت/ بیوفایی زناشویی برای افراد مختلف نتایج مختلفی دارد. برخی روابط به پایان میرسند و برخی دیگر گسسته نمیشوند. برخی زوجین خیانت و صدمه را تحمل میکنند. نتایج بستگی به افراد و علل دارد. برای برخی روابط، همسران دلیل مییابند تا همهچیز را بهجای اول برگردانده و یک تعهد جدید را شروع کنند درحالیکه برخی دیگر آن را دلیل جدایی میدانند. به هر صورت اغلب روابط به پایان میرسند چون علل زیربنایی دیگری هم وجود دارد که حلوفصل نشده است. پایان رابطه باعث شکستن قلبها میشود اما اگر بهترین راه برای هر دو نفر است باید آن را پذیرفت؛ اما انتخاب روشی برای بهبودی رابطه و حرکت به جلو بهمرورزمان میتواند نشان دادن صداقت از سوی دو طرف باشد.
خیانت تنها عامل گسسته شدن روابط نیست. معمولاً امور جنسی و رابطه با دیگران باعث بروز هیجانات و شروع روابط میشود اما دلیل تخریب چیزی نیست که دارید. وقتی فرد علل خیانت را میسنجد میفهمد که داشتن رابطه فقط نشانه گسستگی است و یک علت است. هزاران راه دیگر وجود دارد که افراد روابط خود را از دست میدهند. مثلاً از طریق از دست دادن عاطفه و عشق و عدم اثبات خود به همسر، قضاوت شدن منفی یا انتقاد یکدیگر. تقریباهمه افراد در رابطه بدون توجه به تعهد و عشقی که دارند یکی از انواع گسستگی رابطه را تجربه میکنند. ما باید به همسر خود توجه کنیم بهطوریکه میتوانیم توجه کنیم نیازها و الگوهایش چه زمانی تغییر میکند.
خیانت/فریبکاری یک عامل بیوفایی است؛ اما بااینوجود، میتواند نشانه از دست دادن، تنهایی و نیاز به استقلال و صمیمیت و قدرت و عاطفه یا نیاز به دوست داشتن شدن، نیازها و تمایلات باشد. همه این نیازها معتبر و مهم هستند. آنها نشاندهنده فقدان تکیهبر خویش یا نیازمندی نیست. آنها دلیل باهم بودن ماست، دلیل عاشق شدن و انتخاب همسراست اما دلایل اصلی عاشقی ما هستند.
بهترین بخش انسان هنگامی دیده میشود که ما به سایر افراد ملحق شویم بهویژه با افرادی که دوست داریم، تحسین میکنیم و احساس اتحاد داریم. نیاز انسان به ارتباط و عشق و صمیمیت و اعتبار ابتدایی هستند. آنها سختافزار ما بوده و از ما جدا نمیشوند و انکار نشدنی هستند. آنها هرگز ناپدید نمیشوند. درنتیجه اگر این نیازها برای مدت طولانی تأمین نشوند رابطه گسستگی را تجربه میکند که بهاندازه کافی است تا فرد به دنبال فرصت دیگر برای تأمین نیازهایش باشد.
اگر غریبه شروع به تأمین این نیازهای مهم نماید صمیمیت و جذابیت ایجاد خواهد شد. وقتی فرد نیاز مهمیدارد که برای مدتهای طولانی تأمین نشده دو گزینه وجود خواهد داشت. فقط دو گزینه. فرد آن نیاز را بهطور کامل رها میکند یا محیط را برای تأمین آن تغییر میدهد. اگر نیاز جزئی باشد میتوانیم آن را نادیده بگیریم و اگر اساسی باشد باید تأمین شود. به هر طریقی که شده این امر باعث نوسان در رابطه میشود؛ بنابراین اشتیاق واقعی برای تغییر شرایط وجود خواهد داشت و ممکن است فرد دیگر بهجز همسر این نیازها را تأمین کند.
دکتر جمال الدین راحمی، دکتری مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه