درحالی‌که تا خرخره گوشت و نودل خورده بودیم، همسرم ظرف‌ها را شست و من خشکشان کردم. آهنگ مورد علاقه‌مان نیز به‌آرامی به گوش می‌رسید.

با جدیت به شوهرم، شان، گفتم: «از فردا رژیم کم‌کربوهیدراتی خود را شروع می‌کنیم. این بار دیگر واقعاً.» او هم با تکان‌دادن سرش، حرفم را تأیید کرد. شان این حرف مرا قبلاً هم شنیده است. اما او بعد از 25 سال زندگی مشترک، از ضعف‌های من باخبر است، نمی‌توانم هیچ‌چیزی را با نودل عوض کنم. پرخوری می‌کنم و بعد غر می‌زنم.

به‌جای اینکه قضاوتم کند، نوشیدنی و مقداری شکلات تلخ آورد (این مرد واقعاً من را بَلَد است) و سر میز نشست تا میهمانی آرام و خانگی‌مان را ادامه دهیم.

شان گفت: «خب، کی اول شروع کنه؟»

اوایل روز به او گفته بودم که می‌خواهم اولین قرارِ از کتاب جدیدِ آقا و خانمِ گاتمن با عنوان «هشت قرار: گفتگوهایی ضروری برای عمری عاشقانه» را با هم بگذاریم. هر قرار بر موضوعی که برای رابطه‌ای سالم حیاتی است، تمرکز دارد.

بدون اینکه فرصتی برای پاسخ بدهم، جواب دادم: «من!».

قرار اول این است: «به من تکیه کن: اعتماد و تعهد». موضوعات گفتگوی آن هم شامل موارد زیر است: اوضاعِ اعتماد و تعهد در رابطۀ ما از چه قرار است؟ چطور در زندگی مشترک به یکدیگر احساس امنیت خاطر بدهیم؟ توافق ما دربارۀ اعتماد و تعهد چیست؟

اوایل روز، بعد از اینکه آن فصلِ کتاب را خواندم، طبق دستورالعمل کتاب، لیستی از خصوصیاتی تحسین‌برانگیز همسرم تهیه کردم. گرچه لیست شلوغی داشتم، اما ده تا از بقیه مهم‌تر بودند.

اعتماد، تعهد و گرامی داشتن

وقتی کسی را دوست دارید و برای او ارزش قائلید، احساس می‌کنید که هیچ‌کس نمی‌تواند جای او را بگیرد. حتی در مواقعی که اختلافی دارید، تصور زندگی بدون او برای شما آسان نیست. مرتباً و به طُرُق مختلف او را گرامی می‌دارید. این کاری است اعتمادآفرین در ازدواج.

با اینکه گرامی داشتن شریک زندگی و تعهد به او به هم ارتباط دارند، ولی عینِ هم نیستند. تعهد عملی واقعی است، زیرا تعهد شاملِ همه کارهای روزانه‌ای می‌شود که نشان‌دهندة همراهی با همسرتان و فراموش‌نکردن او هنگامِ اخذ تصمیمات مختلف است.

تعهد و اعتماد چه شکلی است؟

شما به عنوان شخصی متعهد در برابر وسوسۀ خیانت به شریک زندگی‌تان مقاومت می‌کنید. به‌واسطة توجه‌کردن به او برای حل‌وفصل اختلافاتتان، اعتماد و امنیت را رابطه خود به ارمغان می‌آورید. قدرشناسی با وقوف بر آنچه دارید به وجود می‌آید، نه با تمرکز بر آنچه ندارید. در این فضا، هیچ شایعه‌پراکنی یا بدگویی دربارۀ همسرتان وجود ندارد.

از کجا می‌توانید بدانید که در رابطه‌ای موفق و شاد هستید؛ رابطه‌ای که هم برای سلامت شما، هم برای همه اطرافیانتان خوب است؟

تعهد در زندگی واقعی

بدن شک من و همسرم نیز دوران سختِ خودمان را در زندگی مشترک داشته‌ایم. زمانی که پسرمان نوزادی کج‌خلق بود، علی‌رغم بی‌خوابی و دلخوری از یکدیگر، به یکدیگر تکیه می‌کردیم. سالی که مادرم فوت کرد، دوران سختی برای خلاصی از افسردگی داشتم. بیش‌ازپیش با همسرم جروبحث می‌کردیم و از مشاورۀ ازدواج کمک می‌گرفتیم. با وجود این چالش‌ها و سایر چالش‌هایی که داشتیم، هرگز از یکدیگر دست نکشیدیم.

اوج کار زمانی بود که 12 سال پیش به بیماری سختی مبتلا شدم. بیماری مرموزمْ پزشکان را گیج و مرا وحشت‌زده کرده بود. نشانه‌های ترسناکِ درمان‌ناپذیر زندگی ‌و خانواده ما را ماه‌ها به هم ریخته بود. زندگی و طرز نگاه من برای همیشه عوض شد. وقتی بیماری‌ام تشخیص داده شد و یاد گرفتم که نشانه‌های مزمن بیماری را مدیریت کنم، فهمیدم که چگونه این موضوع من و همسرم را به‌عنوان زن و شوهر تغییر داده است.

آن‌قدر وحشت‌زده بودم که ترسِ همسرم را نمی‌دیدیم. زندگی او نیز برای همیشه عوض شد. اما او به‌جای گله و شکایت، طوری با حمایتش در دوران بیماری‌ام، تعهد و عشق خود را نشان داد که من آن موقع، آن حمایت‌ها را بدیهی می‌دانستم.

وقتی ترسیده بودم، همسرم کمرم را نوازش می‌کرد. بارهاوبارها مرا در نیمه‌های شب، به اورژانس برد. وقتی مجبور شدم رژیم غذایی خود را تغییر دهم، همراهی‌ام کرد. طوری با من صبوری کرد که سابقه نداشت. دیگر کمتر بلافاصله سر چیزهای کوچک بحث می‌کرد و یادداشت‌های عاشقانه را برای من می‌گذاشت.

با اینکه هرگز به طور مستقیم این موضوع را بیان نکرد، اما ازدست‌دادن قریب‌الوقوع من، باعث شد که بفهمد چه اهمیتی برایش دارم. احساس عشق و مورد حمایت واقع‌شدن می‌کردم. حالا به شوخی می‌گوییم که تجربه نزدیک به مرگِ من، راز ازدواج موفق ما است.

بلندبلند فکر کردن

وقتی مشغول نوشتن لیست 10 خصوصیت برتر همسرم بودم، متوجه شدم که مشغول توصیف زندگی‌ روزمره‌مان هستم، چیزهایی مثلِ بازی و خندیدن و درک حس شوخ‌طبعی یکدیگر.

همچنین نوشتم که تربیت‌کردن فرزندانمان که ارتباطی ارزشمند برای ما است، اغلب با استرس، زحمت و مخارج بالایی همراه بود. نوشتم که می‌توانم درکنارِ همسرم خودم باشم و او نقایص و عادات بدم را تحمل می‌کند، نقایص و عادات بدی که شامل خوردن نودل‌، با آگاهی کامل از این که بعداً غر خواهم کرد، نیز می‌شود.

جمع‌بندی

هر بار که همسر خود را به چیزهای دیگر ترجیح می‌دهیم، یک آجر بر بنای اعتماد و تعهدِ ازدواج خود اضافه می‌کنیم. برای پرورش اعتماد و تعهد صرفِ دوست‌داشتن و حمایت کلی شریک زندگی کافی نیست، باید همۀ کارهای روزانۀ شما نشان دهد که همراهِ همسرتان هستید و در هر تصمیمی که می‌گیرید، کوچک یا بزرگ، او را در نظر دارید. پس نتیجه می‌گیریم که نشانه‌های تعهد و اعتماد اقدامات عجیب‌وغریبی نیستند همۀ آنها در روزمرگی خود را نشان می‌دهند، یک کاغذ بردارید و خصوصیات تحسین‌برانگیز همسرتان را بنویسید، اینها همان ستون‌های اعتماد و تعهد در زندگی مشترکند.