
ازدواج معمولاً از منظری حقوقی تعریف میشود و پیوندی است که در همه طبقات اجتماعی و با هر میزان تحصیلاتی رخ میدهد. اما چرا انسانها به ازدواج و تشکیل خانواده گرایش دارند؟ چرا ازدواج مهم است؟ چرا مثل بونوبوها یا شامپانزهها زندگی نمیکنیم؟ چه چیزی ازدواج را اینقدر جذاب کرده است؟
محققانی از رشتههای مختلف به مقولۀ ازدواج پرداخته اند. مثلاً محققان از دیدگاه فرگشتی، ازدواج را به چشمِ ابزاری برای تقویت و ادامه نسل بشر میبینند؛ یا از نظر جامعهشناسی، ازدواج را عاملی میدانند که پیوندهایی درون و میانِ گروهها ایجاد میکند و به موفقیت آنها کمک میکند.
روانشناسی ازدواج چیست؟
اما روانشناسی ازدواج بر خودِ زوجها متمرکز است و محققان تمامی جنبههای ممکنِ ازدواج را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهند. سؤالات زیر برخی از مهمترین پرسشهایی اند که اینجا مطرح میشود:
- چه عاملی دو نفر را به هم جذب میکند؟
- چه عاملی آنها را همراه یکدیگر نگه میدارد؟
- چه عاملی آنها را از هم جدا میکند؟
- رابطۀ آنها چه تأثیری بر بهروزی، سلامت و خوشبختی آنها دارد؟
- بچهدارشدن چه تأثیری بر ازدواج دارد؟
- استرس با رابطه مشترک چه میکند؟
- کمبودِ صمیمیت چه تأثیری بر رابطه زوجین دارد؟
- چگونه تربیت فرد بر روابط عاشقانۀ او در آینده اثر میگذارد؟
هدف روانشناسی ازدواج چیست؟
روابط گاهی پیچیده میشوند و این خصوصاً درباره رابطۀ زناشویی صادق است. پژوهشها نشان داده اند که بهجز خودمان هیچ فرد دیگری، در دوران بزرگسالی، نمیتواند بهاندازه همسرمان بر سلامت و بهروزی ما تأثیر بگذارد.
هیچکسی ما را به اندازۀ همسرمان نمیشناسد؛ زیرا او هر روز همراه ما است. او از خصوصیات منحصربهفرد ما باخبر است و با گذر زمان و بهموازاتِ صمیمیت بیشتر، میتوانیم میوۀ این صمیمیت را در کمکی که به پیشرفتِ یکدیگر میکنیم، بچینیم. نکتۀ مهم این است که حمایتی در رابطۀ زناشویی وجود دارد چیزی نیست که بتوان بهآسانی با حمایتِ اجتماعی جبران کرد.
اما وقتی اوضاع در زندگی مشترک و خانواده بهخوبی پیش نمیرود، وضعیت میتواند بهسرعت زیرورو شود و مشاجرات یا درگیریهای شدید به کینهتوزی دامن بزند. روانشناسیِ ازدواج به بررسی بسیاری از این رفتارها و هنجارهایی میپردازد که به چشم ما نمیآیند. همچنین، پایۀ علمی محکمی برای حل مشکلات ازدواج از طریق مشاوره ازدواج یا زوجدرمانی فراهم میکند.
نظریههای روانشناختی ازدواج
در میان نظریات روانشناختی متعددی که دربارۀ ازدواج وجود دارد، خلاصۀ برخی از نمونههای برجسته آن را از نظر میگذرانیم.
1. نظریۀ مبادله اجتماعی
بنا بر نظریه مبادله اجتماعی هر تعامل و ارتباطی که میان افراد صورت میگیرد، سود و زیان خاص خودش را دارد و افراد در هر موقعیتی سود و زیان آن را محاسبه میکنند. بهاینترتیب روابط زناشویی هم بر اساس دادوستد منابع ارزشمندِ مادی و معنوی میان زنش و شوهر و سود و زیانهای مرتبط با آن تحلیل میشود.
2. نظریۀ دوگانه عشق
این نظریه که توسط رابرت جی. استرنبرگ تدوین شده و ازآنجهت که حاصل ترکیب دو نظریه است (نظریه مثلثی عشق و نظریه عشق بهمثابۀ داستان) بهعنوان نظریه دوگانه عشق معروف شده است.
نظریۀ مذکور از سه مؤلفه تشکیل شده است: 1. صمیمیت 2. اشتیاق 3. تعهد
جوهرۀ صمیمیت، نزدیکی، ارتباط و پیوستگی زن و شوهر است. این صمیمیت همان احساس گرم و دلپذیری است که فرد نسبت به معشوق خود دارد. اشتیاق هم یعنی عشق، جاذبه جسمانی و روابط جنسی. بخش آخر عزمِ راسخ برای تعهدی بلندمدت به معشوق است که البته گاهی همزمان با سایرین رخ نمیدهد.
بههرحال از نظر مبدع این نظریه، آقای استرنبرگ، زمانی یک رابطه عاشقانه است که اضلاعِ مثل عشق هماندازه باشند، بهعبارتدیگر زمانی رابطه عاشقانه است که بتوان این 3 مولفه را در قالب مثلثی متساویالاضلاع نمایش داد.
3. نظریۀ گاتمن
جان گاتمن به همراه همسرش به مدت 30 سال انواع و اقسام روابط را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند که حاصل آن در سال 2015 تحت عنوان نظریهای به نام «خانه رابطۀ سالم» ارائه شد. این نظریه بیان میکند که خانه هر زوج موفقی از هفت طبقه ساخته شده است که بر ستونهای اعتماد و تعهد قرار دارند. نگاهی به این طبقات بیندازیم:
تفصیل این نظریه را اینجا ببینید: (خانۀ رابطه سالمِ دکتر گاتمن چیست؟)
- نقشۀ عشق بسازید: یعنی هم به دنیای ذهنی هم به دنیای واقعی شریک زندگیتان علاقهای حقیقی نشان دهید. پرسیدن سؤالات باز را فراموش نکنید.
- ابراز علاقه و تحسین: به طور مکرر و از طریق سادهترین راهها به شریک زندگی خود محبت کنید و احترام بگذارید.
- به یکدیگر توجه کنید: زن و شوهرها معمولاً تلاشهایی کوچک برای جلبتوجه یکدیگر انجام میدهند. بهعنوانمثال، ممکن است چیزی نظر همسر شما را جلب کند و او به آن اشاره کند. اگر شما متوجه رفتار او شده و پاسخ دهید، این به معنای بر داشتن گامی بهسوی او است. اما اگر سرتان در کار خودتان باشد، با مثالی از بیتوجهی مواجهیم.
- مثبتاندیش باشید: این احساس زمانی که اوضاعواحوال بههمریخته است غلبه پیدا میکند، البته به شرطی که سه مورد اول بهخوبی در رابطه جریان داشته باشند. گاتمن این طبقه را محافظی در برابر تحریکپذیری و فاصله عاطفی زوجین میداند.
- مدیریت اختلاف: بر اساس رفاقت میتوان اختلافات را سروسامان داد. یافتههای گاتمن نشان میدهد 69% اختلافاتْ مشکلاتی دائمی هستند و در هر رابطهای وجود دارند، تفاوت زوجهای موفق در این است که رفتهرفته از طریق گفتگو با این مشکلات کنار میآیند.
- به رؤیاهای خود جامۀ عمل بپوشانید: زوجهای موفق رؤیاها و آرزوهایی که زمینهساز اختلاف در زندگی مشترک هستند را کشف کرده و به آنها احترام میگذارند.
- معنای مشترکی بسازید: یعنی احساس کنید که در کنار هم مشغول ساختن چیزی هستید و هریک چه در داخل و چه خارج از رابطه وظایف و نقشهای معناداری دارید که باعث دلگرمی شما است.
منابع
1. مقالۀ «What Is Marriage Psychology? +5 Relationship Theories» از وبگاه «positivepsychology»
2. مقالۀ «Duplex Theory of Love: Triangular Theory of Love and Theory of Love as a Story» از وبگاه «robertjsternberg»