زندگی زناشویی متشکل از فعالیت های فراوانی از جمله همسر، فرزندان، شغل ، خانواده و دوستان و سایر موقعیت ها و نقش های اجتماعی است که کانون ان توجه به همسر و ارتباط دو جانبه است چرا که در بحبوحه تمام مشغله ها گاها فرد با حس خستگی و بی رمقی توجه به همسر را فراموش می کند. علیرغم نگرانی ها و فشار بالا شغلی و مالی و اجتماعی و همچنین زمان ورود به خانه روبه رو شدن با مسایل خانه نظیر توجه به همسر و خانواده و همکاری در فعالیت های خانه نظیر شستشو و پخت غذا و نظافت، حس خستگی توانایی برای فرد باقی نمی گذارد تا بتواند با همسر خود ارتباطی سازنده برقرار کند. فعالیت های روزانه و تکراری بودن اکثر انها حس تکراری بودن به همه چیز می دهد و به ارامی به فراموش شدن احساسات منجر میشود. و این دقیقا همان حسی هست که بعد از مدتی منجر به جدایی عاطفی و سپس جدایی کامل می شود.
اشتباه اکثر زوجین این است که فکر میکنند رابطه زوجین رابطه پنجاه پنجاه است به این معنی که دو طرف باید به یک اندازه برای حفظ ارتباط شان تلاش کنند. با این حال در زندگی زمان هایی وجود دارد که یک طرف باید صد در صد بار حفظ و احیای رابطه مشترک را به عهده بگیرد و از طرف دیگر پشتیبانی کند. لازم بذکر است که تلاش صد در صد یک طرف وظیفه او محسوب نمی شود بلکه به دلیل حفظ پیوند و محکم کردن رابطه دو طرفه در زندگی اش این فداکاری را انجام می دهد. البته ارتباط در زندگی مشترک امری دو طرفه هست و در صورتی که فقط یک نفر نگران حفظ این رابطه باشد این رابطه و زندگی دوام چندی ندارد.
کافی است زوجین روزهای خوب شان در گذشته را به خاطر بیاورند روزهایی که برای دیدن یکدیگر مشتاقانه وقت می گذاشتند بهترین لباس های خود را می پوشیدند و بهترین رفتار و کلام را در ان لحظات وصال یکدیگر داشته اندو همواره زوایای مثبت همسر خود را می دیدند.
حال با گذشت زمانی به شرایط باهم بودن عادت کرده و به کاری روزانه و عادی تبدیل شده است. تنها راه رهایی از حس تکراری بودن و روزمرگی در ارتباط بازگشت به حس و حال روزهای عاشقانه اغازین و بازتکرار آن روزها میان زوجین است و به رویاهای آن روزها برای اینده، روزهایی که در زمان حال در حال سپری شدن هستند فکر کنند و انها را به یاد آورند. حال زوجین باید زندگی مشترک را میدان رویا و ارزوهای مشترک شان قرار دهند و از هر راهی برای بهبود زندگی و اینده مشترک شان تلاش کنند. در کنار هم زمان بیشتر سپری کنند و تفریحات مشترک با هم داشته باشند و بیشتر یکدیگر را لمس کنند و ارتباط زناشویی بیشتری با یکدیگر برقرار کنند و تا جایی می توانند زمان های دو نفره و نزدیک تر بودن بهم را بیشتر برنامه ریزی کنند.
یکی از بزرگترین عوامل جدایی میان زوجین حس دل زدگی و دلسردی از یکدیگر است که با گذشت زمان ثمره تکراری شدن انها برای یکدیگر است و این امر باعث فاصله افتادن میان انها می شود. اینکه فرد می تواند در موقعیت های مختلف مهربان باشد و لبخند بزند ولی زمانی که به همسر خود می رسد سرد و بی احساس برخورد کند از جمله نشان های همان دلسردی ست.
موضوع مهم این است که افراد بدانند زندگی همانند انداختن روزانه پول به قلک و یا اب دادن روزانه به گیاه است به این معنی که هر چه بیشتر برای رابطه خود ارزش قایل شوند رابطه دو جانبه احساسی و عاطفی دو طرفه غنی تر می شود. بنابراین کارهای ساده ای نظیر دادن پیامک عاشقانه یا گل گرفتن یا کمک در فعالیت های روزانه او و یا در اغوش گرفتن بی دلیل همسر باعث ارتقای حس خوب و عاشقانه در بین زوجین می شود. تکرار همین کارهای ساده خود باعث بهبود روابط و احیای عشق میان زوجین می شود. لازم به انجام کار خارق العاده ای نیست. همین که زوجین کاری کنند که همسرشان دوست داشته شدن و مورد توجه بودن را احساس کند و حس خاص بودن را لمس کند عشق همانند نیرویی جادویی ان زندگی را احیا خواهد کرد. در ادامه فصل تعدادی راهکار برای احیای عشق و احساسات فراموش شده در میان زوجین و حفظ زندگی مشترک شان ارایه می شود:
دکتر جمال الدین راحمی، دکتری مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه