
همواره می شنویم که مرد ستون استحکام خانواده است و زن ستون عاطفی خانواده. این مساله و تمثیل به این معنی است که اگر جایگاه مرد در خانواده نباشد و یا ضعیف باشد می تواند باعث فروپاشی کانون خانواده شود. به همان نسبت اگر جایگاه عاطفی زن و مادر در خانواده تضعیف گردد باز هم جای سئوال و مساله ای بزرگ خواهد بود که هر یک از زوجین و فرزندان دچار بحران های عاطفی و روانی خواهند بود.
در هر مکانی چه خانواده و چه حتی اداره نیاز به یک رهبر و مدیر ارشد دارد که بتواند حرف آخر را بزند. کسی که نقش تکیه گاه اعضای خود را به دوش می کشد. معمولا، کسی که مسئولیت بقیه را بر عهده دارد، باید کسی باشد که حرف نهایی را می زند. کسی باید مسئولیت امور خانواده را به عهده داشته باشد و زمانی که مشکلی در خانواد پیش بیاید کسی باید مسئولیت کامل را به عهده بگیرد و بقیه اعضا خانواده بتوانند مسئله را با او درمیان بگذارند. البته، اگر کسی می خواهد می تواند مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرد. انتقاد کردن از شخص مسئول آسان است همچنین فکر کردن به اینکه که شما می تواند بهتر مسئولیت را بر عهده بگیرد، آسان است.
اما باید بدانید که سخت ترین موقع زمانی است که باید مسئولیت پذیر باشید. پس به جای تصمیم گیری بدون در نظر گرفتن شوهرتان و یا سرزنش کردن او، تلاش کنید تا با هم مسئله را حل کنید. شما نیز می توانید تصمیم بگیرید که چگونه هر کاری باید انجام شود، و زمانی که تصمیم گیری لازم باشد، می توانید حرف نهایی را پیشنهاد دهید. به احساسات و ترس های خود توجه نکنید (به عنوان مثال من می ترسم شوهرم تصمیم بدی بگیرد. من احساس می کنم خودم بهتر تصمیم می گیرم). احساسات و ترس ها را کنار بگذارید (مثلا، من مسئول مراقبت از خانواده هستم. می ترسم هیچکس در خانواده به من احترام نگذارد). همچنین به تصمیمی که همسرتان می گیرد، سپاسگزار باشید. البته شما می توانید با احترام با تصمیم همسرتان نیز مخالفت کنید، بدون اینکه حالت تهاجمی داشته باشید و همسرتان را خرد کنید.