شش گام برای خروج از بن‌بست در ازدواج

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰
شش گام برای خروج از بن‌بست در ازدواج

بن‌بست، این کلمه به‌خودی‌خود این تصویر را تداعی می‌کند: ساعت‌ها در ماشین خود نشسته‌اید و ترافیک عبور و مرور خودروها فقط چند سانتی‌متر حرکت می‌کند، درحالی که باید جایی بروید، کاملاً گیر افتاده اید و صدای بوقِ بی وقفه امان شما را بریده است!

این البته، آن نوع بن‌بستی نیست که قصد صحبت در مورد آن را دارم. آنچه من در مورد آن صحبت می‌کنم بن‌بست عاطفی در ازدواج است، البته همه احساساتِ مشابهی که در بن‌بستی ترافیک خودرویی تجربه می‌کنید (چه‌بسا بیشتر)، در بن بسط عاطفی هم حضور دارد: احساس گیر افتادن، ناامیدی یا ناتوانی.

دکتر گاتمن در کتاب پرفروش خود به نام هفت اصل برای موفقیت در ازدواج، به این نکته اشاره می‌کند که 69 درصد از اختلافات در روابط زناشویی در مورد مسائل حل‌نشدنی اند. نکته اینجاست که حتی اگر با شخص دیگری هم ازدواج کنید، بازهم آن مسائل ادامه خواهند داشت و مشکلات با همسر جدید صرفاً مجموعه متفاوتی از همین مشکلاتِ پایدار خواهد بود.

 

معنای بن‌بسط در ازدواج چیست؟

بن‌بستِ در یک رابطه وضعی است که در آن بحث‌ها و اختلافات راکد شده و پیشرفت نمی‌کند، چون زن‌وشوهر در مورد نحوه‌ی پیشبرد اوضاع اختلاف‌نظر دارند. زوجین در هر موضوعی ممکن است دچار بن‌بست شوند و معمولاً این‌گونه است که هر چه در یک موضوع به بن‌بست بخورند، در مسائل دیگر نیز بیشتر به بن‌بست خواهند خورد. 

بن‌بست عاطفی حالتِ سختی است، زیرا اغلب به دلیل سرکوب عمیق‌ترین رؤیاها، آرزوها و احساسات ما ایجاد می‌شود. زوج‌هایی را دیده‌ام که در خانواده در موضوعاتی مانند نحوه تربیت بچه‌ها، اعمال مذهبی خاص یا انتخاب شغل جدید به بن‌بست رسیده‌اند. اما غلبه بر بن‌بست عاطفی در این بهارِ زیبا بهترین هدیه‌ای است که می‌توانید به رابطه و زندگی مشترک خود بدهید.

 

با بن‌بست رابطه چه کنیم؟

جالب اینجاست که برخلاف انتظار، بن‌بست عاطفی یک فرصت در خانواده و روابط مشترک شما است. بی‌خبر نیستم که وقتی تجربه‌اش می‌کنید، چه احساس وحشتناکی دارد، اما درواقع می‌تواند فرصتی به وجود آورد تا همسرتان را بهتر درک کنید و به او نزدیک‌تر شوید. در ادامه چند تمرین به شما پیشنهاد می‌شود که می‌توانید با انجام آن‌ها رابطه خود را از حالت سکونِ کامل خارج کنید.

 

1. با همسرتان همراهی کنید.

هرچقدر هم که به‌نظر سخت باشد، سعی کنید از جزئیاتِ دیدگاهشان باخبر شوید. به‌احتمال‌زیاد داستانی پشت خواسته‌های همسرتان وجود دارد. داستانِ آن‌ها را پیدا کنید، با دقت گوش دهید و حس همدردی خود را ابراز کنید.

 

2. احترام بگذارید.

مجبور نیستید دیدگاه شریک زندگی خود را ]مثل خودش[ درک کنید یا با آن موافق باشید، اما مهم است که وجودِ آن را بپذیرید. گفتنِ «روش توی برای جشنِ تولد گرفتن مسخره است» بیگانه‌سازیِ همسرتان است و احتمالاً گفتگوها و بحث‌های دیگر در خانواده را خاموش می‌کند. گذاشتنِ احترامْ یک انتخاب است و در اینکه چه نوع همسری می‌خواهید باشید نقش بازی می‌کند.

 

3. سازش‌های موقتی انجام دهید.

تحقیقات دکتر گاتمن نشان می‌دهد که نه لزومی دارد برخی مشکلات خود را حل کنید و نه اصلاً این مشکلات در خانواده حل‌شدنی خواهند بود. به‌احتمال‌زیاد ده‌ها سال در مورد این مسائل صحبت خواهید کرد. کلید ماجرا این است که شما و همسرتان عادت کنید به شیوه‌ای خاص با یکدیگر صحبت کنید، شیوه‌ای که به شما امکان می‌دهد زمینه‌های مشترک پیداکرده و به توافقاتِ هرچند موقت برسید.

 

4. روز‌های نخست را به یاد بیاورید.

زمانی را به یاد دارید که در اولین شامِ مشترک چه ماجراهایی برای هم تعریف کردید؟ همراه هم می‌خندیدید و جزئیات شخصی را نیز می‌گفتید. آنجا تلاشی برای تغییر یکدیگر نمی‌کردید؛ بلکه شادمان از حضور شخص جدیدی بودید که به‌تازگی با او آشنا شده‌اید. این روزها به آن طرزِ فکر بازگردید. اگر همسرتان پیشنهادی نو ارائه می‌کند، چیزی «مشابه آنچه ممکن بود در چند قرار اول بگویید» به زبان بیاورید.

 

5. یک حد وسط پیدا کنید

مسائل غیرقابل‌حل اجتناب‌ناپذیر هستند چون ما به‌عنوان انسان‌ در حال رشد و تغییر هستیم. هرچقدر هم اختلافات با همسر ناخوشایند باشد، این بخشی از ماجرایِ بودن با شخصی دیگر است.

دَن وایلِ روانشناس در کتاب خود تحت عنوانِ پس از روز‌های خوشِ نخستین این مطلب را به بهترین وجه بیان می‌کند: «وقتی یک شریکِ طولانی‌مدت انتخاب می‌کنید، به نحو ناگزیری مجموعه خاصی از مشکلات حل ناشدنی را نیز انتخاب کرده‌اید.» انسان‌ها در طول سالیان تغییر خواهند کرد، گرچه این موضوع ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما فرصتی است که در طول زمان ارتباط خود را تعمیق کرده و به شناخت بهترِ یکدیگر برسید.

همه ارزش‌ها و رؤیاهای خودشان را دارند، اما همچنان می‌توان نقاطِ مشترکی پیدا کرد. دکتر گاتمن به این حوزه، «حوزه انعطاف‌پذیر» می‌گوید. مثلاً شاید ‌نخواهید فرزندانتان بنابه خواست همسر‌تان کلاس‌های فوق‌برنامه متعدد برود، اما وقتی به‌اندازه کافی بزرگ شد، موافقت کنید. یا شاید شما حیوان خانگی می‌خواهید ولی شریک زندگی‌تان نمی‌خواهد، ممکن است خودتان هزینه‌های مراقبت از آن را تقبل کرده و موضوع را حل‌وفصل کنید.

 

6. تسلیم برای پیروزی

یکی از قوی‌ترین راهکار‌های مرتبط با بن‌بستِ روابط، مفهوم «تسلیم» است. تسلیم شدن یعنی فراخواندنِ بهترین نسخه خود و ارائه بخشندگی و همراهی به شریک زندگی‌تان است. تسلیم، نیاز به هوش هیجانی و عشق به همسرتان دارد، نکته مهم این است که این راهکار به این شکل جواب می‌دهد که همسرتان به‌احتمال بیشتری محبت شما را درک کرده و درصدد جبرانِ مهربانی برمی‌آید. اعلام موافقت با یک «آری» به خواسته‌ی او، نوعی عملِ ایمانی بوده و تصمیمی برای رشد و پیشرفت رابطه‌تان به‌جای سکون و بن‌بست است.

 

جمع‌بندی

منظور از بن‌بست در رابطه، وضعیتی است که اختلافات حل نمی‌شوند و بحث‌های ناظر به آن‌ها هیچ پیشرفتی نمی‌کند. دکتر گاتمن عقیده دارد بخشی از این مشکلات همیشگی بوده و راهی برای ناپدید کردن آن‌ها، حتی با ازدواج مجدد، نیست. نه آن‌ها انکار کنید، نه می‌توانید ناپدیدشان کنید، بلکه راه‌حلْ غلبه بر آن‌ها است.

اولاً همراهی و محبت لازم است، یعنی ابتدا باید بدانید در دل همسرتان چه می‌گذرد، باید وجودِ دیدگاه مستقلِ او را به رسمیت بشناسید، سپس گفتگوهای منظم و مستمر داشت باشید تا به سازش‌های موقت برسید. خیلی از این سازش‌ها به‌واسطه‌ی رسیدن به حد وسط دیدگاه شما دو نفر، دوام بیشتری خواهند داشت. در کنار این، فراموش نکنید گاهی تسلیم و پذیرش نظرِ مخالف او، از سازش و پیدا کردن حد وسط اثرِ عاشقانه بیشتری خواهد داشت.

 

منبع 

این مطلب برگرفته از مقاله خانم سَنا هایدر در وب‌سایت مؤسسه‌ی «Gottman» است.

نظرات کاربران
نظر خود را با ما درمیان بگذارید
برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.