مدتی که از ازدواجمان گذشت، هر گفتوگویی میان ما به دعوا ختم شده و مثل مسابقهای که چه کسی میتواند دیگری را بیشتر تحقیر کند.
همسرم با چشمهای ازخودراضیاش به من زل میزند و میگوید: «هر چه قدر میخواهی حرف بزن، برای من مهم نیست»، این حرفش خیلی تحقیرآمیز است.
همسرم چشمانش را میچرخاند و چهرهاش را به شکلی درمیآورد که انگار خسته شده است. نمیتوانم تحملش کنم. مخصوصاً وقتی میخواهم نظرم را توضیح دهم، او با گفتن این جمله احساس طردشدگی به من القا میکند: « دوباره نمایشِ احساسیات را شروع نکن.»
- اگر میتوانید با جملات بالا ارتباط برقرار کنید، ممکن است با تجربه تحقیرشدگی در زندگی مشترک و رابطه خود مواجه باشید، پس همراهِ ما باشید زیرا تجربه تحقیر برای هر تعامل سازندهای مثلِ سم است.
درباره تحقیر
تحقیر از وضع و حالتِ برتری و چیرگی میآید و باعث میشود دیگری احساس حقارت کند. وقتی در بطن موضوع کنکاش کنیم، این وضع ریشه در احساسِ عدم قدردانی و به رسمیت شناخته شدن در ازدواج دارد.
تحقیر کردن دیگری، میتواند به شکل کلامی یا غیرکلامی باشد، مثلاً شاملِ کنایه، تمسخر و حرکات خاص صورت. اغلب، زن و شوهر از اثرِ آنچه گفته یا انجام داده اند بیاطلاعاند، بهخصوص حرکات تحقیرآمیزی مانندِ چرخشِ چشمها یا قهقهه زدن که خشم دیگری را برمیانگیزد.
تحقیر کردن، چه در گفتار نمود پیدا کند، چه در رفتار، وضعیت و شرایط درگیری زوجین را بد و تشدید میکند. اینجا دیگر موضوع اختلاف، موضوعی نیست که بحث با آن شروع شد، بلکه حمله به «ارزشِ وجودی» یک شخص است، تقریباً مانند گفتن این جمله: «تو بیاهمیتی».
تحقیر؛ یکی از چهار الگوی اصلی مشاجرات
تحقیقات دکتر جان گاتمن در خصوص آموزشهای لازمِ پس از ازدواج، چهار الگوی اصلی اختلاف که دشمنِ آرامش و ثباتِ زندگی مشترک اند را چنین معرفی می کند:
تحقیر، عیبجویی، حالت تدافعی و بیتفاوتی.
به عقیده ایشان اگر احساسات اصلی انسانی مانند خشم، غم، نگرانی و غیره، نادیده گرفته شوند یا با پاسخ منفی و وارونه مواجه شوند، به آن چهار الگوی اصلی اختلاف در خانواده منجر میشوند. بررسیها نشان میدهد، رفتارهای اختلافبرانگیزِ تحقیر، حالت تدافعی، عیبجویی (بهویژه توسط زن) و بیتفاوتی (بهویژه توسط شوهر)، خبرِ ازهمپاشیدگیِ قریبالوقوع ازدواج و خانواده را میدهند. نکته مهم اینکه در میان همه اینها، تحقیر، مخربترین الگو بوده است.
در ازدواج خود شادمانید یا غمگین؟
یافتههای تحقیقاتی دکتر گاتمن تفاوت بین ازدواج شاد و غمگین را با الگوهای زیر مشخص میکند:
1. ابراز احساسات منفی: زوجهای غمگین و ناراضی بیشتر از زوجهای شاد و راضی احساساتی منفی مانند خشم یا ناامیدی بروز میدهند. همچنین، زوجهای ناراضی نسبت به زوجهای شاد، کمتر واکنشِ خوشبینانه و حتی خنثی نسبت به شرایط منفی نشان میدهند. بهطور مشخص، زنهایِ ناراضی بیشتر احساسات منفی بروز میدهند و شوهرانِ ناراضی فاقد تعاملِ عاطفی و خنثی هستند. درحالیکه در یک ازدواج شاد، همسران به احساسات منفی دیگری بهعنوان چیزی که نیاز به توجه دارد، روی میآورند.
2. مقابلهبهمثلِ عواطف منفی: زوجهای ناراضی در طول تعاملاتِ خود، عواطف منفی را با عواطف منفی پاسخ میدهند. اما مقابلهبهمثل عواطفِ منفی هم میتواند مهربانی باشد هم تشدید همین عواطف منفی. در حالت اول، مهربانی بهعنوان رفتارِ تسکین دهندهی خشم با خشمِ همسر مواجه میشود؛ اما در مورد دوم، خشم با آن چهار الگوی برانگیزاننده اختلاف (مانند عیبجویی یا تحقیر) شعلهورتر میشود.
3. نادیده گرفتن احساسات منفی: یکی دیگر از ویژگیهای زوجهای ناراضی انباشته شدن احساسات منفی از مشاجرات گذشته است. این احساسات منفیِ انباشتهشده، مکالمات بعدی زوجین را مسموم میکنند، چون زن و شوهر این احساسات تهنشین شده را همچنان درک میکنند و به عواطف خنثی یا مثبت دیگری، واکنش منفی میدهند. اما زوجهای شاد و راضی بهطورکلی نسبت به شریک زندگی خود خوشبین هستند. نسبت عاطفه مثبت به منفی در زوجهای ناراضی برابر است، یعنی هرچقدر احساس خوب دارند، احساس بد هم دارند؛ اما این نسبت در زوجهای شاد در طول اختلافاتشان پنج برابر و در خارج از بحث و اختلاف تا بیست برابر است.
4. چهار الگوی اصلی اختلاف: در زوجها غمگین، نارضایتیْ وقتی زوجین اختلاف را حل کردند، آشکارتر میشود. با نگاه به زوجهای ناراضی میبینیم از میان چهار الگوی اصلی اختلافات زناشویی، زنان احساس تحقیرشدگی، حالت تدافعی و عیبجویی بیشتر؛ و مردان احساس تحقیرشدگی، حالت تدافعی و بیتفاوتی بیشتری نشان دادهاند.
5. طلاق عاطفی: با گذشت زمان، زوجهای ناراضی به لحاظ عاطفی از هم فاصله گرفته و به نحوِ موازی زندگی میکنند. مطالعات نشان میدهد درحالیکه زوجهای ناراضی که آن «چهار الگوی تعارض» را نشان میدهند، بهطور متوسط در عرض شش سال طلاق گرفتهاند، زوجهایی که در وضعیت طلاق عاطفی بوده و مشاجره نمیکردند در عرض شانزده سال طلاق گرفتهاند.
مسئلهی تحقیر در زوجهای شاد و غمگین
یک مطالعه درازمدت نشان میدهد تحقیر کردنِ همسر، نتیجهای جز طلاق ندارد. وقتی همسرتان میفهمد که مسائل زناشویی رو به وخامت گذاشته است، اثر بدی بر ابراز عواطف مثبت او دارد. از یکسو اگر زن باور کند که مسائلش با شوهرش حل نشدنی است، به او نشانههای تحقیر القا میشود، از دیگر سو، بروز رفتارهای تحقیرآمیز از سوی شوهر مرتبط است با باور زن به اینکه مشکلاتشان حلشدنی نیست.
اما راهحل مسئلهی تحقیر
1- ملایمتر کردنِ آغاز گفتگو
یک گفتگو زمانی ملایم آغاز میشود که آسیبپذیریهای عمیقی که در پشت احساساتِ سختی مانند خشم و تحقیر قرارگرفتهاند، با لحنی ملایم بیان شوند. بهعنوانمثال، بهجای تحقیر و عیبجویی، بگویید: «وقتی دیگران مرا اصلاح میکنند، آزار میبینم و احساس حماقت میکنم، دوست دارم به من ایمان داشته باشی و مزایای اعمال مرا ببینی.» این جمله، همسرتان را قادر میسازد تا نگرانی شما را بهتر درک کند و همراه شود.
2- قدردانی و صمیمیت
احساسات مثبت مانند یک پتوی گرم در زمان اختلاف ات زناشویی عمل میکند. زوجهایی که در ساعات بدون تعارضشان، فضای زندگی را با به اشتراک گذاشتن صمیمت و قدردانیْ مثبت میکنند، تمایل دارند به احساسات منفی شریک زندگی خود پاسخ فعالانه دهند. میتوانند خوشبینانه به همسرشان نگاه کنند و مثلاً بگویند: «حتماً با دو بچه زندگی برایش سخت است، بگذار ببینم چگونه میتوانم کمک کنم.»
جمعبندی
تحقیر یکی از چهار الگوی اصلی اختلاف زوجین است که دکتر گاتمن تأکید زیادی بر مراقب از آنها دارد. این چهار الگوی از عواملی هستند که بیشترین تأثیر را در پیشآمدِ طلاق دارند. دکتر گاتمن معتقد است دوری از این الگوها و البته صرفِ عواطف مثبت و محبتآمیز است که راهِ زندگی مشترک را طولانی، ازدواج را محکم و زوجهای شاد را از زوجهای ناراضی متمایز میکند.
منبع
این مقاله برگرفته از اثر خانم جیناشری راجندراکومار از وبسایت «Gottman» میباشد.